سوال زبان فارسی 2

الف ) بخش زبان شنــــــاسي

1-چگونه مي توانيم ثابت كنيم كه كر و لال ها از توانش زباني برخوردارند؟ افراد كرو لال از طريق نمود حركتي ارتباط برقرار مي كنند ويا رفتارهاي غير زباني از خود نشان مي دهند .

2 - چرا به كار بردن كلماتي چون«انسانيت ،خوبيت و ايرانيت » درست نيست وشكل درست آنها را بنويسيد؟ زيرا اين كلمات فارسي هستند و به كار بردن كلمات فارسي به همراه «يت» مصدر ساز عربي درست نيست و شكل درست آنها {انسان بودن-خوب بودن و ايراني بودن } است.

3-فوايد تمايز ميان زبان و گفتار را بنويسيد؟

الف)اين فوايد به ما كمك مي كند تا بدانيم خطا و اشتباه در گفتار رخ مي دهد و رفع اصلاح آن به وسيله زبان است.

ب)هردو توانايي ذهني هستند و به دو بخش نمود آوايي و نمود حركتي تقسيم مي شوند.

4- تفاوت زبان و گفتار را در يك بند بنويسيد؟ قواعد زبان ثابت است و تغيير نمي كند ولي گفتار متغير است- در زبان اشتباه و خطا وجود ندارد ولي در گفتار خطا راه دارد.

5- تفاوت هاي ميان گفتار و نوشتار را بنويسيد؟ زبان و گفتار ريشه در ذات و طبيعت انسان دارد .اما خط و نوشتار ذاتي و طبيعي انسان نيست و ريشه در اجتماع و فرهنگ دارد .گفتار آني است ونا پايدار وزماني اما نوشتار پايدار است و مكاني و ديداري .براي گفتن زحمتي نمي كشيم ، اما براي نوشتن چرا 

6-زبان يكي از تواناييهاي............ انسان است ،حال آنكــه گفتار فقط .............اين توانايي است؟

       جواب نقطه چين ها به ترتيب{ ذهني-  نمود آوايي } است

7- چرا بين شكل گفتاري و نوشتاري اين كلمات تفاوت وجود دارد؟« خواهر – خوردن – خواستار – خوابيدن » زيرا در گذشته شكل گفتاري ونوشتاري اين واژه ها مثل هم بوده است اما به مرور زمان شكل گفتاري آنها از شكل نوشتاري فاصله گرفت و امروز به همان شكل گفتاري گدشته نوشته مي شود بودن اين كه تغييري در آن باشد

8- تفاوت ميان گفتار و نوشتار را بنويسيد؟ زبان و گفتار را در خانه پيش خود ياد مي گيريم اما خط و نوشتار را در مدرسه و نزد معلم مي آموزيم . زبان و گفتار ريشه در ذات و طبيعت انسان دارد .اما خط و

نوشتار ذاتي و طبيعي انسان نيست و ريشه در اجتماع و فرهنگ دارد. انسان همواره از نعمت زبان و گفتار برخوردار بوده است اما خط و نوشتار پديده اي تازه است.

 

9-چرا به آموختن خط و نوشتار نيازمنديم ؟ زيرا زبان پس از آنكه از طريق گفتار به نوشتار در آيد كم كم آن شكل نوشتار از صورت گفتاري خود فاصله مي گيرد و به مرور زمان در طول قرون ،شكلي متفاوت ومخصوص به خود پيدا مي كند.

10- آيا در مواقعي كه سخن نمي گوييم از توانايي زبان برخوداريم ؟ بله .چون زبان يكي از توانايي ذهن انسان است و حتي در مواقعي كه سخن نمي گوييم يا به سخنان ديگري گوش مي دهيم باز هم از توانايي زبان بهره مي گيريم.

ادامه نوشته

فعل مرکب

 

 

فعل مرکب

آموزش فعل مرکب:

 اگر به فعل ساده یا پیش وندی یک یا چند تک واژ آزاد اضافه شود، فعل مرکب به دست می آید.

فعل مرکب دو ویژگی دارد که برای تشخیص ساختمان فعل توجه بدان لازم است:

1-گسترش پذیر نیست                ۲- جزء همراه فعل نقش پذیر نیست.

یعنی اگر جزء همراه با پذیرفتن عناصری دیگر ، گسترش یابد یا نقش نحوی بپذیرد، فعل مرکب نخواهد بود ؛مثلاً«حرف زد» به این دلیل فعل مرکب نیست که می توان گفت «حرف جالبی زد»یا «حرفی زد»؛«حرف» در این مثال مفعول است و چون نقش پذیرفت،نمی توان آن را جزئی از فعل مرکب شمرد.

1- مقصود از «گسترش پذیری » آن است که بتوان پس وندهای (ها،تر،ی) را بین دو جزء فعل آورد؛ یعنی به جزء غیر صرفی (کلمه ی قبل از فعل) افزود.

پس هرگاه این پس وندها را در آن بافت به کار ببریم ،فعل مورد نظر مرکب نیست،بلکه ساده به شمار می آید ؛مثلاً:

- دوستم با معلمش مصاحبه کرد/ مصاحبه ای کرد (مصاحبه مفعول است و«کرد» فعل ساده به معنی انجام داد.)

- آن پهلوان برای حفظ حرمت، سوگند خورد/ سوگندها خورد (سوگند مفعول و خورد فعل ساده است به معنی به جا آورد،انجام داد.)

- به نام دوست سخن گفت/ سخن ها گفت . (سخن نقش مفعولی دارد و گفت فعل ساده است.)

- با حرف های خود کارها را خراب کرد/ خراب تر کرد .(خراب مسند است و کرد فعل ساده به معنی :نمود،ساخت و گرداند.)

- هرکس در این کار رنج می برد/ رنج ها می برد.(رنج مفعول است و می برد فعل ساده است.)

-  خورشید بالا آمد/ بالاتر آمد. (آمد فعل ساده و بالاتر قید است.)

ادامه نوشته

نمونه سؤالات زبان فارسی 3 .تجربی و ریاضی .(از درس 1 تا درس 10)

لف) زبان شناسی :adabeyatfarsi54.blogfa.com

1.الگوی هجایی واژه ی " مؤدّب " را بنویسید .( درس 1 )

2.قواعد " واجی " را با مثال توضیح دهید .( درس 1 )

3.کوچکترین و بزرگترین واحد زبان را نام ببرید .( درس 1 )

4.چرا تولید واحد های زبانی زیر ، امکان پذیر نیست ؟ شکل درست آن را بنویسید . ( درس 1 )

الف ) پرنده به دیدار من شتافت .                ب ) می روند فرو دارند .

5.هر تکواژ یا واژه ای که در زبان فارسی تولید می شود باید از صافی .............عبور کند . ( درس 1 )adabeyatfarsi54.blogfa.com

6.چرا به کار بردن واج های " ب " و " پ " بدون فاصله ، امکان پذیر نیست ؟ ( درس 1 )

7.تعداد مصوت های  واژه ی " آرزو " را بنویسید . ( درس 1 )

8.چرا جمله ی زیر در زبان فارسی معیار کاربرد ندلرد ؟ شکل درست آن را بنویسید . (درس 1 )

" تو با دوستانت به نمایشگاه رفته بودید . "

9.کدام واژه صفت الگوی هجایی"صامت + مصوت + صامت " ساخته نشده است؟دلیل خود رابنویسید.( درس1)adabeyatfarsi54.blogfa.com

10.زبان وسیله ی ............. در بین انسان هاست .زبان از اجزایی تشکیل می شود که کوچکترین واحد آن..............است . ( درس 1)

ادامه نوشته

متن تقدیری

«تربیت نسل جوان ،با سواد ،تحصیل کرده ، اندیشمند و روشنفکر بالاترین ضرورت اتقلاب است .» مقام معظم رهبری

آقای ....................

 دانش آموز  آموزشگاه  .............از  منطقه .................

 احراز مراتب علمی از ارزشمندترین مظاهر سعادت و نیکبختی بشر و موجب اعتلای اندیشه و روح انسان است، با مسرّت موفقیت ارزنده ی شما را که از برگزیدگان ممتاز ..............در سال     ..............می باشید تبریک گفته و از همت والا و تلاش موثر و افتخار آمیزتان تقدیر و تشکر می نمائیم.

امید است همواره چشم ودلتان به افق حیات بخش علم و آگاهی روشن و منوّر باشد و در این راه همچنان سربلند و سرافراز باشید.

تاریخ خط حرفی در ایران و جهان

می‌گویند كه هندوان در آغاز هر كتابی می‌نویسند: «درود بر كسی باد كه خط را اختراع كرد.» ما نیز چنین ستایشی را به‌حق در خور ‌آن كس می‌دانیم، چون كلید هر دانشی خط است. بی‌جهت نیست كه آغاز دوران تاریخی را با پیدایش خط میزان كرده اند. دیرزمانی است كه مردم جهان پی به اهمیت آن برده و خواسته‌اند كه بدانند كی و كجا و چه‌گونه اختراع شده است.

چنان‌كه از كتاب‌های فارسی و عربی و یونانی آشکار می‌ شود، موضوع اصلی الفبا و مخترع آن چندین بار در تاریخ جهان زمینه‌ی بحث و جدل دینی و فرهنگی بوده است.

تا یك سده‌ی پیش موضوع الفبا را به‌گونه‌ای با روایات مذهبی مربوط كرده بودند كه كسی از ترس تكفیر جرات سخن‌گفتن در آن ‌باره را نداشت و كم‌كم موضوع بدین سادگی را با غرض‌های خاصی به موضوع باستان‌شاسی در آمیختند و  کوشیدند پرده‌ای بر روی تاریخ این اختراع شگفت‌آور بكشانند و مخترع خط الفبایی را به دست فراموشی بسپارند.

در اسناد كهن اروپایی مدركی دیده نمی‌شود كه از مخترع خط نامی برده  باشد و هنگامی كه در این‌باره سخن می‌گویند جز افسانه و اوهام چیز دیگری دستگیر كسی نمی‌شود. در ایران با این كه سده‌هاست كه به علت تعصب‌های جاهلانه و خراب‌كاری زندیقان از جعل و دست‌خوردگی در مدارك تاریخی فروگذار نشده است، با این همه خوشبختانه از لابه‌لای سطور تاریخ می‌ توان اسناد و مداركی تاریخی و فنی یافت كه به‌گونه‌ای روشن تاریخ الفبا را نشان می‌دهند.

ما پیش از این‌كه وارد بحث تاریخی شویم توجه خوانندگان را به دو نكته جلب می‌كنیم:


ادامه نوشته

فعل مجهول در زبان فارسی

 فعل مجهول در زبان فارسی



رخی از دستورنویسان بر این باورند که در زبان فارسی فعل مجهول وجود دارد, اما برخی دیگر معتقدند که چنین نیست. این هر دو نظر از جهتی درست اما دلیل آن‌ها ناشناخته بوده است. در این گفتار بررسی می‌شود که ساخت فعل مجهول در زبان فارسی در چه‌صورت مجهول است و در چه‌صورت نیست. پیش از پرداختن به این مسأله که آیا در زبان فارسی فعل مجهول وجود دارد یا نه، لازم است که ببینیم فعل مجهول چیست؟

ادامه نوشته

آسیب‌شناسی زبان فارسی

ر جلسه‌ی گذشته‌ی شورای فرهنگستان، آقای دکتر پورجوادی نگرانی خود را از نادرستهایی که در رادیو و تلویزیون و رسانهها پخش میشود، بیان کردند و گفتند فرهنگستان باید به این کار رسیدگی کند. نگرانی ایشان از بابت نادرستهای فراوان در رادیو و تلویزیون است که رسانههای خارجی هم عینن از این نادرستها تقلید میکنند. در هر حال، من در چند مرحله مسایل را مطرح کنم: مرتبه‌ی واژگان، صرف، نحو، ترکیب‌ها و جز این‌ها

ادامه نوشته

اثیر نظام آوایی عربی بر نظام آوایی فارسی

ر

روز بحث تأثیر زبان‌ها بر یكدیگر را در زبان‌شناسی Language contact می‌‌نامند و یكی از علت‌های تحول زبان را نیز همین تأثیر زبان‌ها بر یكدیگر می‌دانند.

تأثیر یك زبان بر زبان دیگر سه حالت دارد. نخست این‌كه دو زبان در كنار هم قرار می‌گیرند و هر دو توسط گویندگان خودشان مورد استفاده قرار می‌گیرد و هیچ‌كدام از بین نمی‌رود. تأثیر دوم در نتیجه‌ی مهاجرت یك قوم به منطقه‌ی دیگر پدید می‌آید و زبان قوم مهاجر موفق می‌شود در یك فرآیند تاریخی بر زبان بومی ‌‌آن منطقه غلبه كند و آن را از بین ببرد. در این حالت زبانی كه از بین رفته است را قشر زیرین می‌گویند. گاهی هم وارونه‌ی این حالت پیش‌ می‌آید، یعنی قومی‌‌ كه مهاجرت می‌كند زبانش از بین می‌رود و زبان قوم بومی ‌‌را به خود می‌گیرد. در این حالت به زبان قوم مهاجر كه از بین می‌رود و اثراتی را در قوم بومی ‌‌می‌گذارد، قشر زبرین می‌گویند.

زبان‌های فارسی و عربی هیچ‌كدام یكی از این دو حالت را نداشتند، بلكه در كنار هم قرار گرفتند و مجاور هم شدند.

ادامه نوشته

انواع فعل از نظر ساختمان

فعل از نظر ساختمان سه نوع است: ساده، پیشوندی و مرکب

 استاد خیام پور از جهت معنی‌گرایی و توصیفی، فعل مركب را تفسیر نموده است و فعل پیشوندی را نیز شاخه­‌ای از آن می­‌داند.  وی فعل مركب را فعلی می­‌داند متشكّل از فعل ساده با یك پیشوند یا یك اسم. به عبارت دیگر فعلی است متشكّل از دو لفظ ولی دارای یك مفهوم.  

مثال برای نوع اوّل: در رفت، باز رفت، فرو رفت، برخاست و …

مثال برای نوع دوم: طلب كرد، جنگ كرد، درنگ كرد، بو كرد، قهر كرد، زمین خورد.

ادامه نوشته

وندها  در  زبان  فارسی


"وند" چیست؟ وند تكواژیست كه معنی مستقل ندارد و در ساخت واژه یا صرف آن به كار می‌رود (وند صرفی واژه نمی‌سازد بلكه شكل صرفی واژه را تغییر می‌دهد. مانند نشانه‌های جمع در "مردان" و "درخت‌ها" یا "ی" نكره در "كتابی خرید"  یا تكواژ تفضیل در "خوب‌تر".).

وندی را كه در ساخت واژه به كار می‌رود وند اشتقاقی و وندی را كه شكل صرفی واژه را تغییر می‌دهد، وند صرفی می‌نامند. وند اشتقاقی به آغاز یا پایان یا میان پایه افزوده می‌شود. (پایه جزء اصلی واژه‌ی‌ مشتق است كه وند به آن افزوده می‌شود).

ساخت واژه در زبان‌های مختلف یكسان نیست. در بعضی زبان‌ها مثل چینی هر واژه از یك تكواژ درست می‌شود. در بعضی از زبان‌ها مثل فارسی از "وند" و تركیب استفاده می‌شود و در زبان‌های گروه سامی "وند" وجود ندارد.
ساخت واژه در زبان فارسی سه گونه است:

ادامه نوشته

راه تشخیص فعل ساده از مرکب


راه تشخیص فعل ساده از مرکب


مقدمه:

از آنجايي كه يكي از موضوعات مهم كتاب‌هاي زبان‌فارسي متوسطه بحث فعل ساده ومركب مي‌باشد وتاكنون نيز روش‌هايي براي تشخيص آن ارائه شده است اما هم چنان اين موضوع با اشكالات خاص خود براي دانش‌آموزان و دبيران متوسطه باقي مانده است‌، دراين مقاله به روش‌هايي اشاره شده است كه تا اندازه‌ي توانسته‌است تشخيص آن را ساده‌تر نمايد هر چند كه در اين باره نظريات مختلفي نيز از طرف مؤلفان محترم وزبان شناسان ارائه گرديده است اما شيوه‌هاي ارائه شده در اين مقاله تشخيص ساختار ساده و مركب بودن فعل را آسانتر نموده است‌.

راه‌هاي تشخيص فعل ساده از مركب

در كتاب‌هاي زبان فارسي راه‌هاي تشخيص فعل ساده از مركب را شامل گسترش پذيري و گرفتن نقش نحوي مطرح كرده‌اند، اما در كنار اين دو راه، راه‌هاي ديگري نيز براي تشخيص آن‌ها وجود دارد‌:

معيار معنايي

با توجه به اين معيار ابتدا به فعل جمله دقّت مي‌كنيم‌. اگر درمعناي اصلي خود به كار رفته شده باشد ساده و اگر در غير از معني اصلي خود به كار رفته باشد، مركب گويند‌.

مانند:

آب دريا به طرف ساحل پيش آمد‌. ( ساده )

ديروز حادثه‌اي براي من پيش آمد‌. ( مركب)

ادامه نوشته

نگاهی به "تأکید" در زبان فارسی

دربیان فارسی به نکاتی برمی خوریم که دستور نویسان به آن توجه کافی نکرده اند. یکی از این نکات " تکیه یاکوبه" است. ابوالحسن نجفی در کتاب مبانی زبان شناسی ، در تعریف تکیه چنین می نویسد :" تکیه عبارت است از برجسته کردن آوایی قسمتی از کلام یا واژه نسبت به قسمتهای دیگر همان کلام یا در تقابل با کلام دیگر".

به طور کلی تکیه درزبان فارسی به دو قسمت تقسیم می شود:الف) تکیه ی هجا       ب) تکیه ی کلام

الف: تکیه ی هجا: وقتی کلمه یا عبارتی را تلفظ می کنیم ، همه هجاهایی که درآن هست ، به یک درجه از وضوح وبرجستگی ادا نمی شود. بلکه یک یا چند هجا، برجسته تر است . در یک تقسیم بندی کلی ، می توان تکیه ی هجا در انواع واژه های زبان فارسی را چنین تقسیم بندی کرد :

1- اسم             به طور کلی هرچه اسم درز بان فارسی داریم ، تکیه ی آن در آخرین هجاست.(کلمات تک هجایی ، خود دارای تکیه هستند).

ادامه نوشته

قرینه لفظی و معنوی

قرینه های لفظی و معنوی

- قرينه ي بيروني يا لفظي يا مقالي: يعني واژه يا كلماتي كه پيش يا پس از واژه در جمله مي آيند كه نشان دهنده ي معني مجازي كلمه مي باشند به عبارت ديگر «نشانه ها يا واژه يا واژگاني كه آشكارا در سخن آورده شده باشد».(3) مانند:

برآشفت ايران و برخاست گرد

همي  هر كسي كرد  ساز  نبرد (فردوسی)                                                      

در اين بيت كلمه ي «ايران» در معني مجازي آن به معني ايرانيان است و قرينه ي آن «برآشفتن» است زيرا سرزمين ايران برآشفته نمي شود بلكه مردم ايران برآشفته مي شوند. ( قرينه ي لفظي)

درخت اگر علم پرنيان گشاد رواست

كه خاك باز كشيده است مفرش ديبا (عنصري)

ادامه نوشته

زبان چیست؟

زبان چيست؟                                      

تعريف زبان به نحوي كه مورد قبول همه­ي زبان­شناسان و ديگر دانشمندان باشد مقدور نيست. اين اشكال از طبيعت زبان ناشي مي­شود. زبان پديده­ي پيچيده­اي است كه مي­توان آن را از جنبه­هاي گوناگون مطالعه كرد:

- زبان يك نهاد مهم اجتماعي­ست.

- زبان وسيله­ي بيان افكار و احساسات است.

- مهم­ترين وسيله براي ايجاد يك ارتباط است.

- وسيله­ي تفكر است.

- در دنياي معاصر اطلاعات الكترونيك به وسيله­ي زبان منتقل مي­شود.

ادامه نوشته

توضیحی بر زبان، گویش، لهجه

                                      

حالا مسیر خود را عوض کنید، و به یکی از شهرهای غربی ایران سری بزنید. نمی‌دانم تبریز و ارومیه را می‌پسندید، یا شهر کردنشین سنندج را، اما برای منظور ما فرقی نمی‌کند. کافی است که برای خرید به خیابان بروید. سعی کنید مردم نفهمند که شما مسافر هستید. بگذارید مردم فکر کنند، که شما هم یکی از مردم این شهر هستید. مطمئن باشید که با شما به همان زبان محلی خود، ترکی یا کردی صحبت خواهند کرد. من از مال دنیا فقط زبان فارسی را که در رادیو و تلویزیون استفاده می‌شود، بلدم! طبیعی است که حرف این مردم را نفهم. نه از تلفظ آن سر در می‌آورم و نه واژه‌های آن به گوشم آشناست. گمان نکنم، که از دستور آن هم سر در بیاورم. من که دست خود را رو خواهم کرد، و خواهم گفت: ” لطفاً فارسی صحبت کنید، من حرف شما را نمی‌فهمم”. خوب، از حالا به بعد وضع بهتر می‌شود، حالا که مردم فارسی صحبت می‌کنند، بهتر می‌فهمم. نمی‌دانم آیا شما قصد دارید، به سفرتان ادامه بدهید یا نه؟ اما برای کار من همین دو شهر کافی است.

باز گردیم به مسئله خودمان. در طی همین سفر کوتاهی که داشتیم، دیدیم که زبان تا چه حد می‌تواند متفاوت باشد. این مسئله در زبان‌شناسی با عنوان گوناگونی‌های زبان مطرح می‌شود و علل مختلفی دارد. اما ما در این جا به علل آن نمی‌پردازیم. مهم این است که بدانیم چطور می‌توان زبان‌هایی به این گوناگونی را از نظر اجتماعی طبقه‌بندی کرد. معمولاً می‌توان از دو منظر به گوناگونی‌های زبان در اجتماع نگریست. نخست: دیدگاه زبان‌شناسانه و دوم دیدگاه غیر زبان‌شناسانه.


ادامه نوشته

خلاصه نویسی

معمولا خلاصه نویسى با دو هدف انجام می شود: صرفه جویى در وقت، درک پیام هاى اصلى نوشته.به همین دلیل خلاصه نویس باید جوهرِ مطالب نوشته را استخراج کند. 

  روشهای خلاصه نویسی 
  خلاصه نویسى به یکى از این دو روش انجام مى گیرد:
1- بازنویسى یک نوشته در مقیاس کوچک تر.
2-نوشتن خطوط اصلى یک نوشته.!مراحل خلاصه نویسى
1- مطالعه نوشته و درک مفهوم و پیام هاى آن به طور کامل
2- یادداشت بردارى از خطوط اصلى نوشته

منظور از خطوط اصلى، نکاتى است که از نظر نویسنده داراى اهمیت درجه یک هستند.
حذف نکته هاى زاید

هنگام مرور یادداشت هاى خود که حاوى خطوط اصلى است، گاه پى مى بریم که بعضى از نکات در مجموع چندان اهمیت ندارند، گر چه در لحظه یادداشت بردارى مهم جلوه مى کرده اند. در این صورت، باید این نکات را حذف کنیم.
به هم پیوستن خطوط اصلى
در نوشتن متن خلاصه شده باید به این نکته ها توجه کنیم:

(1) انتخاب سبک مناسب با متن خلاصه شده. این سبک ممکن است با سبک متن اصلى یکسان نباشد.
(2) رعایت هماهنگى و یکنواختى افعال از لحاظ زمان و دیگر مختصّات.
(3) پایبندى به قواعد درست نویسى .
(4) توجّه به تناسب حجم.
(5) تصرف نکردن در پیام هاى مهم و محتواى متن اصلى.
(6) رعایت یکدستى در مجموع متن خلاصه شده، از لحاظ سطح و زبان.
(7) آوردن نام متن اصلى و مشخصات آن .

ادامه نوشته

نكاتی گذرا در مورد تكواژ

تکواژ چیست؟

       تکواژ دومین واحد زبان پس از واج ، کوچکترین واحد زبان که دارای نقش دستوری و معنایی است و  نمی توان آن را واحدهای كوچكتر معنایی تجزیه كرد . تکواژها مقوله­ای صرفی (ساخت­واژه­ای) هستند كه در سطح دستور زبان (یكی از سطوح سه گانه­ی زبان شناسی) مورد بررسی قرار می گیرند . زبان­شناسان تكواژها را در دو طبقه­ی اساسی جای می­دهند : آزاد و وابسته .

ادامه نوشته

گروه قیدی

اهداف یادگیری:

  • آشنایی با گروه قیدی و کاربرد آن در جمله
  • فراگیری انواع قید از جمله قیدهای مختص و مشترک

چنان چه در سخنان روزمره ی خود دقت کرده باشید، گاهی در جملات از کلمات یا عباراتی استفاده می کنیم که در صورت حذف از جمله، آسیبی به ساختار و معنای جمله نمی رساند؛ به این کلمات قید و در صورتی که به صورت یک گروه اسمی باشند به آن ها گروه قیدی می گوییم.

به جملات زیر دقت کنید:

  • من رفتم.
  • منبه دانشگاه رفتم.
  • من امروز صبح به دانشگاه رفتم.
  • من به همراه دوستم امروز صبح به دانشگاه رفتم.

همان طور که دقت کردید با حذف عبارات قرمز رنگ معنای جمله آسیبی نمی بیند و یک جمله ی کامل است.

راه شناخت قید و گروه قیدی این است که می توان آن را حذف کرد بدون آن که به جمله خللی وارد شود.

بنابراین:

قید بخشی از جمله است که توضیحی به آن می افزاید.

برخی از قیدها به تمام جمله وابسته اند یعنی توضیحی برای کل جمله محسوب می شوند؛ مانند:

با کمال تاسف بیمار شما فوت شد.

عبارت « با کمال تاسف » در واقع اظهار تاسف برای کل جمله است که به آن قید جمله می گویند.

برخی از قیدها نیز تنها توضیحی برای بخشی از جمله می باشند؛ مانند:

هوای سحرگاهی انسان را بسیار با نشاط می کند گروه قیدی1 کلمه ی « بسیار » قید فعل ( بانشاط می کند ) می باشد.

 

برخی از شبکه های رسانه بسیار خوب فعالیت می کنند گروه قیدی1 «  بسیار » قیدی است که وابسته ی « خوب» می باشد و در واقع قید قید نام دارد.

اکنون می خواهیم آن چه را تاکنون آموختیم تطبیق داده و تمرین کنیم.

 

تمرین:

انواع گروه قیدی را در جملات و عبارات زیر می بینیم:

گروه قیدی1مادربزرگ سجاده و چادرنمازش را به آرامی برداشت و در گوشه ای پهن کرد، دعا می خواند و ذکر می گفت، مشتاقانه به او نگاه می کردم و حرکاتش را به دقت زیرنظر داشتم.
 

به آرامی: قید فعل ( قید حالت نیز نام دارد زیرا بیان کننده ی حالت انجام کار می باشد )/ در گوشه ای: قید مکان/ مشتاقانه: قید فعل( قید حالت نیز می باشد ) / به دقت: قید فعل( قید حالت )

گروه قیدی1 بسیار هنرمندانه از دریا عکس گرفته و آن را به عکاسی دادم تا با مهارت تمام برایم چاپ کند.

هنرمندانه: قید فعل/ بسیار: قید قید/ با مهارت تمام: قید فعل

گروه قیدی1 متاسفانه پس از دیدن نمرات پایان ترمش متوجه شد که مردود شده است.

 

متاسفانه: قید جمله

گروه قیدی1 دیروز روز تولد دوستم بود ، من هم با کادو و کارت تبریک در مهمانی که به این مناسبت ترتیب داده بود شرکت کردم.

دیروز: قید زمان / با کادو و کارت تبریک : قید جمله/ به این مناسبت ترتیب داده بود: گروه قیدی ( مهمانی )

اکنون می خواهیم بیشتر با گروه های قیدی آشنا شویم:

گروه های قیدی: { مختص } و { مشترک }

گروه های قیدی مختص شامل چهار دسته می شود:

 1- واژه هایی که همیشه قیدند.

 2- کلمات تنوین دار

 3- پیشوند قیدساز+ گروه اسمی

 4- متمم های قیدی= حرف اضافه + اسم/ ضمیر

1-  واژه هایی که همیشه قیدند: یعنی نقش دیگری در جمله نمی توانند بگیرند؛ مانند: خوشبختانه، چرا، هیچگاه، اما، خیلی

 

2-  کلمات تنوین دار( قید مختص نشانه دار): واژه هایی که در آخر آن ها تنوین آید که البته این واژه ها را می توان به شکل پیشوند+ گروه اسمی درآورد؛ مانند:

واقعاً ( در واقع )، ظاهراً ( به ظاهر)، عمداً ( به عمد)، اشتباهاً ( به اشتباه )، عملاً ( در عمل)

 

3-  پیشوند قیدساز + گروه اسمی: این گروه واژه ها را می توان با کلمات تنوین دار جابجا کرد( پیش از این نیز گفتیم )، آن چه قابل توجه است این است که این گروه واژه ها از افزوده شدن یک پیشوند در ابتدای آنها ساخته می شود و ما نباید آن را حرف اضافه در نظر بگیریم؛ مانند: به آرامی( = آرام )، در اصل(= اصلاً)، به اتفاق( = اتفاقاً)، با تندی(= تند)

 

4- متمم های قیدی= حرف اضافه+ اسم/ ضمیر: چنان چه یک گروه واژه برخلاف مورد سوم، از افزوده شدن حرف اضافه به اسم یا ضمیر ساخته شود متمم قیدی نام دارد.

 

نکته:

متمم قیدی با متمم اجباری متفاوت استگروه قیدی1 متمم قیدی را می توان از جمله حذف کرد اما متمم اجباری از جمله قابل حذف نیست زیرا فعل به آن نیاز دارد

             متمم قیدی مانند: من به مدرسه رفتم گروه قیدی1 من رفتم( با حذف متمم قیدی خللی در جمله ایجاد نمی شود ).

متمم اجباری مانند: برگه ها روی میز قرار نمی گرفتند گروه قیدی1  برگه ها قرار نمی گرفتند( در صورت حذف متمم جمله ناقص می شود )

اکنون به بیان قیدهای مشترک می پردازیم:

قیدهای مشترک شامل دو دسته می شوند:

 1-گروه اسمی مشترک با گروه قیدی

 2- صفت مشترک با گروه قیدی

1-    گروه اسمی مشترک با گروه قیدی: منظور کلماتی است که هم می توانند نقش های اسم را بپذیرند و هم می توانند گروه قیدی باشند؛ مانند:

گروه اسمی= فرد موفق کسی است که روزها را بیهوده سپری نمی کندگروه قیدی1 روزها: مفعول

گروه قیدی= من روزها به مدرسه می روم گروه قیدی1روزها: گروه قیدی

 

2-    صفت مشترک با گروه قیدی: منظور واژه هایی است که در برخی جملات به عنوان صفت و در برخی دیگر به عنوان گروه قیدی می آیند( این واژه ها وقتی وابسته به اسم باشند صفت اند و وقتی در رابطه ی مستقیم با فعل باشند گروه قیدی اند )؛ مانند:

صفت: صورت زیبای مهتاب

گروه قیدی: او زیبا می نویسد.

تاکنون با انواع قید آشنا شدیم حال می خواهیم درباره ی تفاوت گروه قیدی و مسند سخن بگوییم:

تفاوت مسند و گروه قیدی در این است که :

مسند از اجزای اصلی جمله است و قابل حذف نیست اما گروه قیدی را می توان از جمله حذف کرد بدون آن که به جمله خللی وارد کند

مسند: هوا خوب است

گروه قیدی: علی خوب می دود

 

تمرین:

اکنون آموخته های خود را در تمارین زیر به کار می گیریم:

1) معمولاً کتاب هایم روی میز پهن است تا زمانی که فرصت مطالعه پیدا کردم سریعاً شروع به مطالعه کنم.

معمولاگروه قیدی1 قید مختص( کلمات تنوین دار )

سریعاگروه قیدی1 قید مختص( کلمات تنوین دار)

 

  •  او لابه لای نامه ها را به دقت بررسی می کرد تا شاید نامه اش را بیابد.

به دقتگروه قیدی1  قید مختص ( پیشوند قیدساز+ گروه اسمی)/ شاید گروه قیدی1 قید مختص(  قید ساده )

 

  •  کشاورزان فعالیت خود را در تابستان آغاز می کنند و به محض طلایی شدن گندم ها آن ها را درو می کنند.

تابستانگروه قیدی1 قید مشترک ( گروه اسمی مشترک با گروه قیدی)

به محض گروه قیدی1قید مختص ( پیشوند قیدساز+ گروه اسمی )

 

  •  زهرا آرام صحبت می کرد به طوری که متوجه حرف هایش نشدم، بنابراین با صدای بلند فریاد زدم دوست عزیزم من متوجه صحبت های تو نمی شوم.

آرام گروه قیدی1قید مختص ( ساده )/ بنابراینگروه قیدی1 قید مختص ( ساده )/ با صدای بلندگروه قیدی1  قید مختص( متمم قیدی )

 

2) در جملات زیر تفاوت گروه های قیدی را از دیگر نقش ها باز می شناسیم:

هوا ی بهار خنک است  گروه قیدی1خنک : گروه قیدی

خداوند بهار را به زیباترین شکل ممکن به تصویر کشیده است گروه قیدی1بهار: قید ساده

برادرم باعجله کتاب هایش را برداشت و به مدرسه رفت گروه قیدی1 باعجله: قید مختص

او با بلند شدن بوی سوختگی سراسیمه وارد آشپزخانه شد گروه قیدی1سراسیمه: مسند

( در جمله ی اول « خنک » مسند است، در جمله ی دوم « بهار» یک گروه اسمی است که نقش مفعول گرفته نه این که قید باشد، در جمله ی چهارم« سراسیمه » گروه قیدی است.)

 

3)

الف) دانش آموز درس خوان اصلاً وقتش را به بیهودگی سر نمی کندگروه قیدی1 اصلا: قید مختص

ب) مادر از کلاس خیاطی آمد گروه قیدی1کلاس خیاطی: متمم اجباری

ج) کتاب ها در کتابخانه نمی گنجیدگروه قیدی1 در کتابخانه: متمم قیدی

د) ناگهان از جابرخاستم و به دنبال ساعتم گشتم گروه قیدی1 ناگهان: قید مشترک

( در جمله ی دوم « کلاس خیاطی » متمم قیدی است نه متمم اجباری، در جمله ی سوم « در کتاب خانه » متمم اجباری است نه متمم قیدی و در جمله ی آخر « ناگهان » قید مختص است).

طرح نوشته - مواد لازم نوشته


اهداف یادگیری:

طرح نوشته- مواد لازم نوشتهآشنایی با طرح نوشته

طرح نوشته- مواد لازم نوشتهفراگیری مواد و ابزار مورد نیاز نویسنده

طرح نوشته- مواد لازم نوشتهآشنایی با شکل صحیح استفاده از واژه های عربی مختوم به همزه در زبان فارسی

تاکنون به ساخت یک خانه یا هر ساختمان دیگری نگاه کرده اید؟

پیش از آن که یک بنا شروع به ساختن یک ساختمان کند طرح و نقشه ی آن را می کشد. طرح هر ساختمان تابع چند عامل است: موقعیت و اقلیم، کاربرد، مساحت، مصالح در دسترس و ... نویسندگی نیز مانند ساختن یک ساختمان نیاز به طرح قبلی دارد و باید بداند هدفش از نوشتن چیست و مخاطبش کیست

ادامه نوشته

جمله

اهداف یادگیری:

-         آشنایی دانش آموزان با جمله و ارکان آن


-         آشنایی با انواع نهاد

-         تطابق آموخته ها با تمارین جهت یادگیری بهتر    

چکیده :

 دانش آموزان در این طرح، نهاد و گزاره که پایه های اصلی جمله هستند و ویژگی های آنها را فرا می گیرند.

جمله چیست؟ جمله سخن یا کلامی است که از دو رکن نهاد و گزاره تشکیل شده است؛ مانند : من ±   آمدم.

در این جمله واژه ی « من » نهاد است و واژه ی « آمدم » گزاره است و همان طور که می بینید معنای جمله با این دو رکن کامل شده است، پس :

                

نهاد و گزاره دو رکن اصلی و کامل کننده ی معنای جمله هستند
ادامه نوشته

دستور زبان فارسی(تقسیمات اسم و کاربرد اسم)

در جدول زیر می توانید تقسیمات اسم را مشاهده کنید.

دستور زبان فارسی(تقسیمات اسم و کاربرد اسم)

 

كاربرد اسم

اسم در جمله، نقش های گوناگونی را می ‌پذیرد. كه عبارتند از:

  1- نقش نهادی                   6- نقش اضافی

  2- نقش مسندی               7- نقش وصفی

  3-  نقش مفعولی              8- نقش تمیزی

  4- نقش متمّمی               9- نقش بدلی

  5- نقش قیدی                  10- نقش ندایی

نقش نهادی:

اسم وقتی نهاد یا مسندالیه است كه امری یا چیزی را به آن نسبت دهند؛ به عبارتی در باره آن خبری داده شود. اسم هم به تنهایی و هم با همراهی وابسته‌ هایی می ‌تواند نهاد جمله باشد.

 

مطابقت فعل با نهاد

اگر نهاد جاندار باشد، فعل در جمع و مفرد با آن مطابقت دارد:

   هما آمد – هما و بابک آمدند.

اگر نهاد جمع غیرجاندار باشد، فعل را هم مفرد و هم جمع می توان آورد:

  شاخه ها شکست – شاخه ها شکستند.

اگر نهاد جمع و اسم معنی یا اسم زمان باشد مانند روزها، سال ها، هفته ها معمولاً فعل را مفرد می آورند:

  سال ها گذشت، ولی وعده ها انجام نیافت.

  دشواری ها گذشت و پیروزی ها نزدیک است.

گاهی از روی احترام برای نهاد مفرد، فعل جمع می آورند:

  استاد تشریف آوردند.  پدرم فرمودند.

اگر نهاد اسم جمع باشد معمولاً فعل آن را هم جمع و هم مفرد می توان آورد:

  جمعیت متفرق شدند = جمعیت متفرق شد

برخی از اسم های جمع فقط با فعل مفرد می آیند:   گله مشغول چرا شد -  قافله گذشت.

 

نقش مسندی:

  خراسان، استان است.  کاظم، برادر من است.

 

نقش مفعولی:

مفعول اسمی است که همراه فعل متعدی می آید و کار بر آن، واقع می شود:

  سعید را دیدم. کتابی خریدم.

در زبان فارسی امروزی مفعول به چهار صورت می آید:

همراه “را”، در صورتی که مفعول، معرفه باشد مانند:   علی را دیدم  -  باغ را خریدم.  

همراه “ی”، در صورتی که مفعول، معرفه باشد مانند:   مردی دیدم  -  باغی خریدم.

بدون “را” و “ی”، در این حالت مفعول بیشتر بیان جنس می کند:   حمید کتاب خریده است.

با “را” و “ی”:   اتوبوس مردی را در خیابان زیر گرفت.

مفعول نیز مانند نهاد می توان ضمیر یا صفت جانشین اسم باشد:

 که را دیدی؟   او را دیدم. دانشمندی را دیدم.

 

نقش متممی:

 متمم اسمی است که همراه یکی از حروف اضافه می آید و توضیحی درباره فعل می دهد:

معصوم از خانه به مدرسه رفت. 

منصور مشق هایش را در کلاس با خودکار در دفترش نوشت.

متمم نیز مانند نهاد و مفعول گاهی ضمیر یا صفت است نه اسم:

  علی از من کتابی گرفته است.

  من از راننده ای آدرس شما را گرفتم. 

 

کاربردها و نقش های اسم در جمله

دستور زبان فارسی(تقسیمات اسم و کاربرد اسم)

منبع: ستور زبان فارسی تالیف گیوی و انوری

فعل لازم و متعدّی

فعل لازم: فعلی که بی مفعول معنی جمله را تمام کند و یا مفعول نیاز نداشته باشد:

  سعید آمد.

  سیب از درخت افتاد.

  بچه ها در کلاس سر جای خود نشستند.

فعل متعدی: فعلی که بی مفعول معنی جمله را تمام نمی کند و یا مفعول نیاز داشته باشد:

  سعید کتاب را آورد.   سعید آورد ( سعید چه چیز را آورد؟)

  نسرین نامه را نوشت. نسرین نامه نوشت.  را نشانه مفعول است که می توان حذف شود.

  کشاورزان گندم را کاشتند.

فعل های دو وجهی برخی فعل ها هم به صورت لازم  و هم به صورت متعدّی به کار می روند:

  باران بارید. (لازم)  / کودک از دیده اشک بارید. (متعدّی)

  آب ریخت. (لازم)  /  او آبرا به زمین ریخت. (متعدّی)

ادامه نوشته

ویژگی های فعل

اهداف یادگیری :

-         آموختن فعل معلوم و مجهول

-         فراگرفتن نحوه ی مجهول کردن فعل

-         آشنایی با نحوه ی منفی کردن فعل

ادامه نوشته

دستور زبان فارسی (فعل)

تعریف فعل

معمولا در انتهای جمله می آید و بر خلاف کلمه های دیگر صرف می شود. به تنهایی و یا به کمک وابسته هایی بر چهار مفهوم دلالت می کند:

1- یکی از مفهوم های زیر به شکل مثبت یا منفی.

  الف) انجام دادن یا انجام گرفتن کاری

  ب) واقع شدن کاری بر کسی یا چیزی

  پ) پذیرفتن حالتی یا صفتی

  ت) نسبت دادن صفتی به کسی یا چیزی

ادامه نوشته

دستور زبان فارسی(صفت)


صفت:

 واژه یا گروهی از واژه‌هاست كه درباره اسم توضیح داده و یكی از خصوصیات اسم را از قبیل حالت، مقدار، شماره و مانند آن بیان می‌كند.

 صفت از حیث مفهوم به انواع زیر تقسیم می‌شود:

1- بیانی

2- اشاره‌ای

3- شمارشی

4- پرسشی

5- تعجبی

6- مبهم

ادامه نوشته

دستور زبان فارسی(حرف)

بعضی از کلمه ها معنی مستقلی ندارند و در سخن برای پیوند دادن کلمه ها یا جمله ها به یکدیگر یا نسبت دادن کلمه ای به کلمه ای یا جمله ای و یا نشان دادن نقش کلمه ای در جمله به کار می روند. این کلمه ها را حرف می گویند.

حرف

انواع حرف:

1- حرف ربط

ادامه نوشته

ساختمان فعل

هداف یادگیری :

فراگرفتن انواع فعل هم چون فعل ساده ، فعل پیشوندی و فعل مرکب

  • توانایی دانش آموز در تطبیق نکات یادگرفته شده و تشخیص آن ها

فعل ساده چیست ؟

فعل ساده فعلی است که بن مضارع آن یک تکواژ باشد ( یک جزئی باشد ) مانند :

رفت ، گرفت، خریده است ، شنیدم

 

نکته :

ادامه نوشته

ساختمان فعل

اهداف یادگیری:

  • آشنایی با انواع فعل کمکی
  • آشنایی با بن فعل

برای ساختن فعل های ماضی بعید، ماضی التزامی، ماضی نقلی، ماضی مستمر، مضارع مستمر، آینده و همه ی فعل های مجهول از فعل های خاصی استفاده می شود که به آن ها فعل کمکی می گویند.

مانند : گفته بودند، ایستاده است، دارد می نشیند، خواهی دانست، انجام شده باشد، داشت می خواند.

افعال کمکی و وندهای « نـ »، « می »، « بـ » از نظر ساختمان در فعل تغییری ایجاد نمی کند چون در همه ی فعل های ساده و مرکب وپیشوندی می آیند، بنابراین اگر فعل ساده ای این وندها و فعل کمکی را بگیرد باز هم ساده است و نوع آن تغییر نمی کند.

تمرین :

اکنون به انواع فعل کمکی در جملات زیر دقت کنید :

کاش پیغامم به دست دوستم رسیده باشد تا از حالم باخبر گردد: رسیده باشد  ساختمان فعل 2باشد: فعل کمکی

برای رسیدن به مقصد لحظه شماری می کردم تا این که سخن پدرم در ذهنم تکرار شد: تا دو ساعت دیگر به مقصد خواهی رسید: خواهی رسید ساختمان فعل 2خواهی : فعل کمکی

  • طبق گزارشاتی که به دست ما رسیده است برای بهتر نمودن شرایط زیست محیطی باید از درختان و طبیعت به بهترین شکل ممکن محافظت کنیم: رسیده استساختمان فعل 2 است: فعل کمکی
  • علی داشت به مدرسه می رفت که ناگاه در مسیر خود به کیف پولی برخورد که یک چک یک میلیارد تومانی در آن موجود بود: داشت می رفت ساختمان فعل 2 داشت : فعل کمکی
  • او پیش از آن که به مدرسه برود دوره ی یکساله ی پیش دبستانی را گذرانده بود: گذرانده بود بود: فعل کمکی / برود: « بـ» ساختمان فعل 2 وند
  • مادرش نگرانش شده بود زیرا هیچ گاه این گونه تاخیر نداشت، او تا وسط کوچه رفت تا این که دید از انتهای کوچه دارد می آید: نگرانش شده بود ساختمان فعل 2فعل کمکی / « نـ » در فعل نداشت ساختمان فعل 2 وند / دارد می آید ساختمان فعل 2 دارد : فعل کمکی

 

بن فعل

هر فعل دو بن دارد : بن ماضی و بن مضارع

  • برای به دست آوردن بن مضارع فعل های ساده یک روش ساده وجود دارد و آن این است که فعل امر مفرد را بدون « بـ » در نظر می گیریم مانند : رو، بین
  • بن مضارع فعل های پیشوندی همان فعل امر مفرد است مانند: بایست، بخور، برگرد
  • بن مضارع فعل های مرکب همان فعل امر مفرد بدون « بـ » است مانند: حرف بزن، مهربان باش

برای شناخت ساختمان هر فعل بن مضارع آن فعل را در نظر می گیریم مانند :

داریم می آییم ساختمان فعل 2 آ ساختمان فعل 2 فعل ساده                گذشته باشدساختمان فعل 2  گذرساختمان فعل 2 فعل ساده

 

بازگشته آیدساختمان فعل 2 بازگردساختمان فعل 2 پیشوندی              بازآمده اندساختمان فعل 2 بازآ ساختمان فعل 2پیشوندی

 

انجام داده اند ساختمان فعل 2 انجام دهساختمان فعل 2  مرکب            سازش کرده باشیساختمان فعل 2 سازش کنساختمان فعل 2 مرکب

 

  • بن ماضی نیز با حذف حرف « نـ » از انتهای مصدر به دست می آید مانند: دوید « ن » ،دید«ن» ، گفت«ن»

 

تمرین: اکنون به افعال زیر و بن آن ها دقت کنید:

  • حکومت شاه خبر درگذشت یکی از وزرایش را از طریق رادیو و روزنامه ها به اطلاع مردم رسانده بود :

 رسانده بودساختمان فعل 2 بن مضارع: رسان ساختمان فعل 2  فعل ساده ( بن ماضی: رساند)

 

  • اگر به سخنان آقای معلم خوب گوش فرا داده باشی متوجه می شوی که موفقیت در امتحانات پایان ترم مرهون تلاش در طول ترم است : گوش فرا داده باشیساختمان فعل 2 فرا ده ساختمان فعل 2 فعل پیشوندی ( بن ماضی : فرا داد ) / متوجه می شوی ساختمان فعل 2متوجه شو ساختمان فعل 2 فعل مرکب ( بن ماضی : متوجه شد )

 

  • اگر به اماکن تاریخی رفته باشی، آثار گذر زمان را بر روی دیواره های آن به خوبی مشاهده می کنی و در می یابی که این آثار چه قدمتی دارند: رفته باشیساختمان فعل 2  روساختمان فعل 2  ساده ( بن ماضی : رفت ) / مشاهده می کنیساختمان فعل 2  مشاهده کن  ساختمان فعل 2مرکب( بن ماضی : مشاهده می کند ) / در می یابی ساختمان فعل 2  دریاب ساختمان فعل 2  پیشوندی ( بن ماضی : در می یابد )

شبه جمله (صوت)

ای بیان حالات روحی و درونی چون شادی، تعجب، درد، افسوس و مانند آن ها از کلماتی همچون به، وه، آه، آوخ و جزء آن ها استفاده می شود که به آن شبه جمله یا صوت می گویند.

اقسام شبه جمله:

شبه جمله امید و آرزو و دعا:  کاش، ای کاش،  الهی، ان شاء الله

شبه جمله تحسین و تشویق:   خوب، آفرین، مرحبا، به به، بارک الله

شبه جمله درد و تاسف: آه، واویلا، وای، دریغ، فریاد

شبه جمله تعجب: به، وه، اوه، عجب، شگفتا

شبه جمله تنبیه و تحذیر: امان، مبادا، زنهار

شبه جمله امر، یا الله، بسم الله، خاموش، خفه

شبه جمله احترام و قبول:  چشم، قربان، ای بچشم  

شبه جمله جواب و تصدیق:  بله، آری، البته، ای، ای والله

کاربرد شبه جمله:

1- جانشین جمله است و همراه حرف اضافه به کار می رود و متمم می گیرد:

   مرحبا به این فکر و ادراک

2- جانشین جمله پایه است و همراه حرف ربط می آید و جمله پیرو می گیرد:

   افسوس که افسانه سرایان همه خفتند!

   ای کاش که هر روز شما را می دیدم!

3- بی همراهی حرف اضافه و حرف ربط به کار می رود و حکم جمله مستقل دارد:

   بارک الله! به شما تبریک می گویم.

   آفرین! خوب نوشته ای

4- بی همراهی حرف اضافه و حرف ربط به کار می رود و نقش قیدی پیدا می کند:

 علم و آزادگی و حُسن و جوانی و هنر عجبا هیچ نیرزد که بی سیم و زرم!

5- بی همراهی حرف اضافه و حرف ربط در جایگاه مسند:

 خوشا شیراز و وضع بی مثالش  خداوندا، نگه دار از زوالش.

دستور زبان فارسی(قید)

قید: واژه ای است که به مفهوم “فعل” چیزی اضافه می کند و توضیحی در بارۀ آن می دهد. به عبارتی فعل را به مفهوم جدیدی وابسته و مقید می کند:

  رضا تند رفت.

به علاوه کلمه ای که به مفهوم صفت، مسند، قید و یا مصدر چیزی می افزاید و توضیحی در باره آن می دهد نیز قید نامیده می شود:

  شاگرد بسیار کوشا

  او بسیار کوشاست.

  او خیلی خوب می نویسد.

  قید مختص:

بجز نقش قیدی نقش دیگری در جمله نمی گیرند:

  هرگز، هنوز، البته، احیاناً، اتفاقاً، حتی المقدور، فی الفور

  من هرگز اورا ندیده ام.

قید مشترک:

بعضی از اسم ها و صفت ها و کلمات دیگر گاهی نقش قیدی می گیرند:

  احمد شب به خانه برگشت.

  احمد خوب می نویسد.

اقسام قید از جهت معنی

قید زمان:   شب باران آمد  -  بعضی وقت ها باران می بارد.

قید مکان:   حسین اینجا نشسته بود و احمد آنجا.

قید کیفیت:  احمد خوب کار می کند.  -  احمد به آرامی کار می کند.

قید حالت:  حالت فاعل یا مفعول را بیان می کنند:

    مرد مجروح افتان و خیزان خود را به پشت درخت رسانید.

قید تاسف:  افسوس که دوستان خیلی زود رفتند - متاسفانه نتوانستم شما را ببینم.

قید تعجب: عجبا! عمر آدمی چه زود به پایان می رسد.

قید تصدیق و تاکید: حتماً به دیدار شما خواهم آمد.

قید پرسش: چگونه این کار را انجام خواهید داد؟

قید شک و تردید: شاید فردا به کتابخانه بروم.

منبع: دستور زبان فارسی تالیف گیوی و انوری