لحن‌ها و آهنگ‌ها در زبان فارسی

۱)لحن ستایشی:

این لحن خاص ستایش خداوند است. 
در هنگام خواندن متن های ستایشی باید دو موضوع در نظر گرفته شود:

نخست:تقدس ساحت الوهیت  . دوم:رابطۀصمیمانۀ بنده با آفریننده؛

یعنی خواننده باید بالحنی متواضعانه ،نرم و لطیف،صمیمانه خداوند را ستایش کند. مانند تحمیدیه ها که در دیباچه ها و مقدمۀ کتاب های نظم و نثر دیده می شود.
در ستایش ها معمولا صفات خداوند یکی پس از دیگری شمرده می شود وشاعر با حالتی آن را  بیان می کند که گویی از بیان آن ها لذت می برد و به آن افتخار می کند. این حالت که در آن عظمت خداوند یاد می شود ،از طرف دیگر خواری و کوچکی شاعر یا نویسنده را در پی دارد.

 

ادامه نوشته

صامت‌های میانجی

صامت‌های میانجی:

هنگام افزوده شدن برخی وندها به واژه‌ها، گاهی دو مصوّت، پشت سر هم قرارمی‌گیرند؛ با توجّه به این که تلفّظ دو مصوّت، پشت سر هم دشوار است، به‌طور طبیعی، یک صامت، میان آن دو مصوّت قرارمی‌گیرد تا تلفّظ آسان شود؛ به این صامت‌ها، صامت میانجی یا واج میانجی می‌گویند؛ برای نمونه هنگامی که نشانه‌ی جمع «ان»، به واژه‌ی «آشنا» افزوده می‌شود، صامت « ی‍ » میانِ دو مصوّت «ا» قرارمی‌گیرد: آشنایان

ادامه نوشته

واج:

♦️واج:

کوچک‌ترین واحد آوایی زبان است که خود معنایی ندارد؛ اما تفاوت معنایی ایجاد می‌کند.
واژه‌ی «گل» را در نظر بگیرید؛ اگر پس از واج «گ»، مصوت کوتاه «--ُ» بیاوریم، «گُل» است؛ اما اگر «--ِ» بیاوریم، «گِل» است؛ بنابراین، «--ُ» و «--ِ» واج هستند؛ زیرا با این که به‌تنهایی معنایی ندارند؛ امّا در واژه تفاوت معنایی ایجاد می‌کنند.
همین طور است، دو واج « ب‍ » و « ی‍ » به ترتیب در دو واژه‌ی «باد» و «یاد»....

❎ واج‌های زبان فارسی، ۲۹ تا هستند؛
۶ مصوّت و ۲۳ صامت.

❎۶ مصوّت‌ عبارتند از:
«--َ»، «--ِ»، «--ُ»: مصوّت‌های کوتاه
«ٰا»، «یٖ» ، «وُ»: مصوّت‌های بلند

❎۲۳ صامت‌ عبارتند از:
ء (ع)، ب، پ، ت (ط)، س (ث، ص)، ج، چ، ه (ح)، خ، د، ز (ذ، ض، ظ)، ر، ژ، ش، غ (ق)، ف، ک، گ، ل، م، ن، و، ی

✅ همان‌طور که می‌بینید برخی واج‌ها، دو یا چند شکل نوشتاری دارند که واج اصلی بیرون و واج‌های همسان آن، درون پرانتز آمده است.

✅ برخی شکل‌های نوشتاری، مانند «ی‍ ی‌‌‍‍»، «و»، «ه ‍ه»، «ا»، بین صامت‌ها و مصوّت‌ها مشترک هستند.
🔻«ی‍ ‌ی»:
۱- مصوّت بلند «ی‍ ی»:
سیب، بازی، سینی

۲- صامت «ی‍ ی»:
یار، یاد، روی

🔻«و»:
۱- مصوّت بلند «و»:
بازو، دوست، تنور، نیکو

۲- مصوّت کوتاه «--ُ»:
خود، خورشید، تو، دو، خوردن

۳- صامت «و»:
ورزش، وادار، نانوا، گاو، ناو، توانا

🔻«ه ‍ه»:
۱- مصوّت کوتاه «--ِ»:
خانه، دیده، سایه، قهوه، مدرسه

۲- صامت «ه»:
ماه، کوه، فرمانده، توجّه، تشبیه

🔻«ا»:
۱- مصوّت بلند «ٰا»:
دانا، توانا، رایانه، بادام

۲- صامت همزه‌ی آغازی «ا»:
ابر، اسم، افت، اوّل، امید، احسان

♦️هجا: هجا یا بخش، واحد آوایی بزرگ‌تر از واج است که از ترکیب دو یا چند واج تشکیل می‌شود.
در زبان فارسی، واج‌ها براساس الگوهای زیر، با هم ترکیب می‌شوند و هجاها را پدید می‌آورند.

❎ الگوهای هجایی زبان فارسی:

۱- صامت + مصوّت: با، بی، سو، دو (دُ)، که (کِ)، تو (تُ) ، آ (ء ا)، اَ (ء --َ)، اِ (ء --ِ)، اُ (ء --ُ) و...

۲- صامت + مصوّت + صامت:

بَر، بار، دِل، گُل، سیب، خوش (خُش)، خوب، آب (ءاب)، اَز (ء --َ ز)، خواب (خاب)، خویش (خیش) و...

۳- صامت + مصوّت + صامت + صامت:
گُفت، رَفت، اَسب (ء --َ سب)، عِشق، عَطر، سِفت، اِسم (ء --ِ سم)، آرد (ء ا ر د)، ایست (ء یست)، دوست، کاشت، بیست و...

✅با توجه به الگوهای هجایی بالا می‌توانیم به نتایج زیر برسیم:

۱- همه‌ی هجاهای هر واژه با صامت شروع می‌شوند؛ مثلاً:
دانشمند: دا/ نِش/ مَند

۲- دومین واج هر هجا مصوّت است.

۳- اگر یک هجا، واج سوم یا چهارم داشته باشد، آن واج‌ها صامت هستند.

۴-در هر هجا، حدّاکثر یک مصوّت و سه صامت وجود دارد.

۵- در هر واژه، تعداد هجاها، با تعداد مصوّت‌ها برابر است؛ زیرا هر هجا تنها یک مصوّت دارد؛ مثلاً واژه‌ی «اشتهاآور» از ۵ هجا و ۵ مصوّت، تشکیل شده‌است:
ء--ِ ش / تِ / ها / ء ا/ وَر

✅ برای تعیین واج‌های یک واژه، ابتدا آن را به هجاهای سازنده‌ی آن، بخش می‌کنیم؛ چند نمونه:

۱- مؤلّف:
م-ُ- / ء --َ ل / ل-ِ-ف

۲- آسان:
ء ا / سان

۳- اَلآن:
ء --َ ل / ء ان

۴- خودخواهی:
خُد/ خا / هی

۵- مؤدّبانه:
مُ / ء--َد / دَ / با/ نِ

۶- بی اراده:
بی / ء --ِ / را / دِ

۷- نیک‌سرشت:
نیک/ سِ / رِشت

منبع : http://kankashandpazhohesh.blogfa.com/posts/?p=5

معنی شعر کز کعبه گشاده گردد این در  نظامی

#فارسی_یازدهم
#درس۶
#پرورده‌ی_عشق

شعر پرورده ی عشق از مثنوی عاشقانه " لیلی و مجنون " اثر " نظامی گنجه ای " ، شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم انتخاب شده است .

قالب شعر : مثنوی
نوع ادبی : غنایی
محتوا : عاشقانه
وزن : مفعول مفاعلن فعولن
(هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف )

❇️ بیت اول
چون رایت عشق آن جهان گیر
شد چون مه لیلی آسمان گیر

🔶 قلمرو زبانی
رایت : پرچم
بیت یک جمله است
جهان گیر و آسمان گیر : صفت مرکب
جهان گیر  :  صفت جانشین اسم
آسمان گیر : مسند
مه لیلی : ترکیب اضافی
چون : در مصراع اول ، به معنی وقتی که و حرف ربط است . در مصراع دوم ، به معنی مثل و مانند و حرف اضافه است .
آن جهان گیر : ترکیب وصفی و منظور مجنون
ماه و آسمان : تناسب
آسمان : واژه دوتلفظی

🔶 قلمرو ادبی
جهان گیر ، آسمان گیر ، قافیه
رایت عشق : اضافه تشبیهی 
بیت تشبیه ( وجه شبه : آسمان گیر شدن )
آسمان گیر شدن رایت : کنایه از برافراشته شدن رایت
مه : استعاره از چهره ی زیبای لیلی
مه و آسمان : مراعات النظیر

ادامه نوشته

پیشنهاداتی به معلمان برای اثر بخشی و کارایی بیشتر در کلاس درس

جذابیت کلاس درس و جلوگیری از خستگی معلم و دانش آموزان

حمید رضا ترکمندی کارشناسی ارشد مدیریت

 قبلا" در مورد اثر بخشی و کارایی مطالبی در وبلاگ قرار داده شده بود و این مطلب مفید را هم بدان اضافه می کنیم .

هر معلمی با بالا رفتن تجربه اش پی خواهد برد که باید به برخی کارهای ضروری در کلاس درس توجه نماید ، بعضی اعمال را نباید انجام دهد، و خود را در کلاس برای دقایقی به جای شاگردان فرض نماید . تجربه نشان داده معلمانی که در کلاس درس فعالیت و تحرک بیشتری داشته ، به شغل خود علاقه و عشق می ورزند ، هدف های متنوعی دارند ، درگیری ها و جنگ اعصاب کمتری داشته باشند ، دیر تر از دیگران فرسوده و شکسته خواهند شد و همیشه به عنوان فردی شاداب و با نشاط و موفق در شغل خود نزد دیگران شناخته شده اند . در زیر به صورت خلاصه ، کارهایی که معمولا" در کلاس درس باعث حلب توجه دانش آموزان ، علاقمندی به درس و معلم و نشاط آنان میشود و برگفته از تجارب شخصی است ، ذکر می گردد .

       با شنیدن نام " برنامه " یا " طرح درس " یا " طرحی برای مدیریت کلاس"  ، اذهان به سراغ چندین صفحه کاغذ می رود که در آن با دقیقه و ثانیه ، ریز فعالیتها نوشته شده و به عبارتی ، معلم را در چهار چوب مقرراتی ، محصور می کند ، (و به این دلیل خیلی ها حتی در مورد آن هم صحبت نمی کنند) اما مقصود از داشتن برنامه ، الزاما" با ثبت آن ( و چیزی شبیه به طرح درس معرفی شده در کتب روش تدریس ) ، یکسان نیست . موارد زیر در دوره ابتدایی تا دبیرستان اعمال شده است و تاثیرات شگرفی بر دانش آموزان داشته است :

ادامه نوشته

جملات آموزنده در رابطه با تعليم و تربيت

جملات آموزنده در رابطه با تعليم و تربيت

 در طبیعت و اخلاق انسانی هیچ ضعف وانحرافی نیست كه با تعلیم مناسب اصلاح نشود.

 

- دلهایی كه روی آن كلمه تقوی و محبت نوشته شده به هر جایی كه بخواهند پرواز می كنند و كائنات در مقابل آنها سرتعظیم فرود می آورند.

- از دانش آموزی كه فكر روشن دارد، ناامید مشو.

- اطفال بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیبجویی.

- معلم پرورنده ی روان است و پدر و مادر پروش دهنده جان.

- علم بزرگترین هدیه ای است كه مردم نیكوكار می توانند به گدایان و بینوایان بدهند.

- آن كه از دست روزگار به خشم می آید هر چه آموخته بیهوده بوده است.

- آینده ی كودكان بسته به تربیت آنهاست.

- قرض پدر و مادر به فرزندان علم و ثروت نیست، تربیت و اخلاق است.

ادامه نوشته

واج 2

تعریف : واج کوچک­ترین واحد صوتی ( آوایی )  زبان است که گر چه خود معنایی ندارد امّا با تغییر در یک واژه ( تکواژ ) تغییر معنایی ایجاد می­کند[1] :

خار  و کار  تنها در یک واج با هم اختلاف دارند ؛ همان­طور هستند جفت واژه­ها یا گروه واژه­های مقابل : دَست ،  مَست ،  سَر ، سِر ، سار ، سیر  ،  چین ، چون  ،  کُشت ، کاشت ، کشت  ،  جان ، جام ، جار، جال ، جاز  هر یک از این کلمات با جفت واژه­های خود تنها در یک واج با هم اختلاف دارند .

انواع واج : واج­ها دو دسته هستند « صامت و مصوِّت »

صامت­ها : « /  ء  ،  ع  /  ب  /  پ  /  ت  ،  ط  /  ث  ،  س  ،  ص  /  ج  /  چ  /  ح  ،  هـ  /  خ  /  د  /  ذ  ،  ز  ،  ض ، ظ  /  ر /  ژ /  ش /   غ  ،  ق  /  ف  /  ک  /   گ  /  ل  /  م  /  ن /  و  /  ی  /  = 23 صامت ؛ با این توضیح که تمام صامت­هایی که در کنار هم با کشیدن خطی زیرشان آمده­اند در واقع یک واج محسوب می­شوند .

مصوِّت­ها : /   ـَـ  /  ـِـ  /  ـُـ  /  ا  /  و  /  ی  /  = 6 مصوِّت ؛  با این توضیح که شکل­های / ا ، و ، ی / زمانی مصوِّت محسوب می­شوند که در یک هجا واج دوّم باشند . ( در ادامه بیشتر توضیح داده می­شود . )

ادامه نوشته

واج

واج چيست؟به كوچكترين واحد زبان واج مي­گوييم.

واج بر دو نوع است:1)صامت        2)مصوّت

تعداد واج­ها:(29):

1)صامت(23):ع ء ب پ ت ط ث س ص ج چ ح ه ـه خ د ذ ز ض ظ ر ژ ش غ ق ف ك گ ل م ن و ي

2)مصوّت(6): الف)كوتاه:   َ  ِ  ُ                       ب)بلند:آ - و  - ی

هجا يا بخش:يك واحد گفتار است كه با هر ضربه ي هوا از ريه خارج مي شود.

مثال:من رفتم سه هجا            دويد دو هجا                سر به فلك كشيده هفت هجا         ريخت يك هجا

چند نكته بسيار مهم:

1)هر هجا حدّاقل دو واج دارد.

2)هر هجا حداكثر چهار واج دارد.

3)واج اوّل هر هجا حتماً صامت است.

4)واج دوم هر هجا حتماً مصوت است.

5)به تعداد مصوت ها هجا داريم يا به تعداد هجا ها مصوت داريم.

ادامه نوشته

درس سفر به بصره

سفر به بصره

 وقتی به بصره رسیدیم از برهنگی و ناتوانی مانند دیوانه ها شده بودیم و سه ماه بودکه موی سر خود را کوتاه نکرده بودیم. می خواستم  به حمّام بروم به امید این که گرم شوم زیرا هوا سرد بود و لباسی نبود و من و برادرم به خاطر سرما هر کدام پارچه ای کهنه به کمرمان و پارچه زمخت و کهنة دیگری بر پشت بسته بودیم. گفتم الآن چه کسی ما را به حمام راه می دهد؟

 

ادامه نوشته

طرح درس کلاس نقاشی  تهیه شده از : خانم اعظم موسوی

الف -اهداف كلي:

۱) آشنايي با ارزش هاي اجتماعي و فرهنگي و هنري .

۲) آشنايي با جلوه هاي گوناگون فرهنگ و هنر ايران .

۳) آشنايي با يكي از بزرگان ادبي صاحب نظر در زمينه ي فرهنگ و هنر .

 

ب-هدفها ي جزيي

۱) پي بردن به اهميت هنر در ايران .

۲) آشنايي با نمونه هاي از كتاب اتاق آبي .

۳) آشنايي با لغات و اصطلاحات تازه ي درس .

۴) شناخت سهراب سپهري و آشنايي با آثار او.

۵) آشنايي با نقاشي و اصطلاحات .

۶) شناخت ويژگي هاي هنر در ايران .

ادامه نوشته

لغات وواژهای درس کلاس نقاشی

کلاس_نقاشی

دل خواه : باب ميل
خشكي نداشت : رسمي نبود.
به‌جد: جدي
خنده درآن روا بود: به راحتي درآن مي خنديديم.
معلم دور نبود.«صورتك به رو نداشت»: معلم با ما صميمي بود و كلاس خسته كننده نبود. «بداخلاق نبود.»صورتك: نقاب
درآن دستي نازك داشت: كنايه از ماهر بودن.
رنگ را نگارين مي ريخت: رنگ را هنرمندانه به كار مي برد.
اسليمي: «مُمال»=اسلامي   (واج آ وقتی به واج ای اماله میکند ممال نامند)
دل گشا: كنايه از زيبا
گويا: آشكار
 رعنارقم مي زد: زيبا نقاشي مي كرد . 
چابك: سريع
روان گرته مي ريخت: ساده مي كشيد.
دربيرنگ اسب حرفي به كارش بود: درطرح اوليه مشكلي داشت.
ما را به رونگاري آن مي نشاند: مارا به كشيدن از روي طرح موظف مي كرد.
به نقطه چيني نقشه ي خود مي نشست:خودش به نقطه چيني قالي مي پرداخت.
ناسازي: مخالفت
مشوش: پريشان
خلف صدق: جانشين راستين          
خلف صدق نياكان هنرور خود بود: جانشين راستين اجداد هنرمند خود بود.
از سر نيازي بود: از روي نياز و ضرورت بود.
 پهلو: نيم رخ
اسبي خود را به كمال نشان مي داد: خودش را كامل تر نشان مي داد. «تناسب اندام را بهتر نشان مي داد.»
وقب: گودي اندام
يال: موهاي سراسب
غارب: ميان دو كتف گودي
آخره:گردن
نشاند: كشيد
گرده: كمر
كله: برآمدگي پشت پاي اسب
مردد: شكاك
تمامت خود رامي خواست: كامل بودن خود را درخواست مي كرد.
رندانه: زيركانه
صورتگر: نقاش 

                                   

#کارگاه_متن_پژوهی_درس_پنجم 
کتاب #فارسی_سال_دهم :

 🔘قلمرو زبانی :

۱-سپهری برای کلمه"نقاشی‌کردن"از چه معادل‌هایی استفاده کرده‌است؟

صورت گرى،نقش بندی،گرته برداری 

۲-برای موارد زیر یک مترادف از درس بیابید.

برآمدگی پشت پای اسب:کله 
چنبره گردن:آخره 
میان دو کتف:غارب 

۳-از متن درس چهار واژه مهم املایی بیابید و بنویسید.

به انتخاب دانش‌آموز

۴-نقش دستوری کلمات مشخص شده را بنویسید.

صاد:نهاد 
هرگز:قید
جانوری:مفعول
پهلو:متمم

۵-از متن درس،برای کاربرد هر یک از انواع واو نمونه‌ای بیابید.

عطف:صاد معلم ما بود آدمى افتاده و صاف.
واو ربط:فک زیرین را پیمود و در آخره ماند.

🔘قلمرو ادبی

۱-در کدام قسمت از این متن،می‌توان نشانه‌های شاعری نویسنده را یافت؟

گوزن را رعنا رقم می زد.
خرگوش را چابک می بست.
سگ را روان گرته می ریخت.

۲-دو نمونه از ویژگی‌های بارز این نوشته را بنویسید.

توصیفات دقیق و توجه به جزییات
کوتاهی جملات

۳-دو کنایه در متن درس پیدا کنید و مفهوم آن را بنویسید.

صورتک به رو نداشت.
کنایه از:  اینکه عبوس نبود-صمیمی بود.

درآن کاردستی نازک داشت.
کنایه از مهارت داشتن


🔘قلمرو فکری

۱-از نظر نویسنده،کلاس درس نقاشی در مقایسه با کلاس درس‌های دیگر چه ویژگی‌هایی داشت؟

دلخواه و روان بود
خشکی نداشت
خنده درآن روا بود

۲-معنی و مفهوم هر یک از عبارت‌های زیر را بنویسید:

خلف صدق نیاکان هنرور خود بود.
جانشین راستین اجداد هنرمند خود بود.

اسب از پهلو،اسبی خود را به کمال نشان می‌داد.

کشیدن اسب از نیمرخ تناسب اندام حیوان را بهتر نشان می دهد