بحر طویل  محمد امین کرمانپور  دبیرستان شاهد

بحر طويل در شجاعت حضرت عباس ابن علي ماه بني هاشم

 

مي كند از دل وجان ورد زبان غمزده وصاف و حزين وصف مهين يكه سوار فرس شيردلي فارس ميدان يلي زاده ي سلطان  ولي حضرت عباس علي ماه بني هاشم و سقاي شهيدان ز وفا صفدر ميدان بلا شير صف معركه ي كرببلا مير وسپهدار برادر كه شه تشنه لبان را همه جا يار وظهير است به هر كار مشير است، گه رزم چو شير است،به رخسار منير است به

ادامه نوشته

بحر طویل عاشورایی حر

حر طویل برای حرّ
روز عاشور که خوشید فروزنده عیان گشت و منور ز فروغش همه ملک جهان گشت ، دو لشگر به صف آرائی خود گشت مصمم ، به همه بود مسلم ، که در این ماه محرم ، عمر سعد کمر بسته به قتل شه ابرار ، چنان حر گرفتار فتادش به بدن لرزه در آن عرصه پیکار ، فرو ریخت برخ اشک گهربار ، سیه گشت بر او روز همانند شب تار ، رهاند اسب ز قلب سپه لشکر کفار به سوی حرم عترت اطهار  ، حضور پسر احمد مختار ، که ای نور دل حیدر کرار ، منم حر گنهکار ،  که بستم سر ره را به تو با لشکر بسیار ، چه باشد به ببخشی ز من این جرم و خطا را

 

منم حر گرفتار            منم عبد گنهکار

تو ازین خسته دل زار گواهی ، چکنم گر نکنی بر من بیچاره نگاهی ، به جز از کوی تو ام نیست پناهی ، چه کند نامه سیاهی ، تو پناهی همه سیاره تو ماهی همه عبدند و تو شاهی چه بخواهی چه نخواهی به سر کوی تو باز آمدم ای مظهر الطاف الهی که کنی بر من دلخسته نگاهی تو که امروز مرا دست بگیری ز کرم عذر گناهم بپذیری به خدا زمزمه العطش طفل تو آمد چو به گوشم ز جگر خواست خروشم بسویت آمده ام تا که به یاریت بکوشم چه شود دست بگیری من افتاده  زپا را

منم حر گرفتار            منم عبد گنهکار

ادامه نوشته