بحر طویل محمد امین کرمانپور دبیرستان شاهد
بحر طويل در شجاعت حضرت عباس ابن علي ماه بني هاشم
مي كند از دل وجان ورد زبان غمزده وصاف و حزين وصف مهين يكه سوار فرس شيردلي فارس ميدان يلي زاده ي سلطان ولي حضرت عباس علي ماه بني هاشم و سقاي شهيدان ز وفا صفدر ميدان بلا شير صف معركه ي كرببلا مير وسپهدار برادر كه شه تشنه لبان را همه جا يار وظهير است به هر كار مشير است، گه رزم چو شير است،به رخسار منير است به پيكار دلير است زهي قوت بازو و وخهي قدرت و نيرو كه به پيكار عدو چون فرس عزم برون تاخت و چون بال برافراخت و شمشير همي آخت ز سهم غضبش شير فلك زهره خود باخت زهول سخطش گاو زمين ناف بينداخت دليري كه اگر روي زمين يكسره لشكر شود و پشت بهم در نهد و بهر جدالش بستيزند به پيكار ز يك حمله ي او جمله گريزند ز يك نعره ي او زهر بريزند اميري كه اگر تيغ شرر بار برون آورد از قهر كند حمله به كفار طپد گرده گردان و برد زهره ز شيران و رمد مرد ز ميدان و پرد طاير هوش از سر عدوان و فتد رعشه در اندام دليران و يلان از صف حربش همه از صدمه ي ضربش بهراسند و گريزند و از آن قوت و شوكت بنگر بهر برادر به صف كرببلا تا به چه حد برد بسر شرط وفا را
سلامی چو بوی خوش آشنایی بدان مردم ِِدیده ی روشنایی