تاریخ ادبیات درس 13 تا24
خودآزمايي هاي نمونه ي درس دوازدهم ص100
1)در آستانه ي مشروطه چه عواملي سبب دگرگوني چهره ي فرهنگي جامعه ي ايران شد؟
رواج صنعت چاپ – رواج و گسترش روزنامه نويسي و مطرح شدن روزنامه به عنوان مهمترين رسانه اي كه اخبار و اطّلاعات را در كوتاه ترين زمان در همه جا منتشر مي كرد – تأسيس مدرسه ي دارالفنون در اثر كوشش هاي ترقي خواهانه ي امير كبير و گسترش دانش هاي نوين – ضرورت روي آوردن به دانش و فنون جديد كه تا حدودي پيامد جنگ هاي ايران و روس به فرماندهي عبّاس ميرزا در عهد فتحعلي شاه قاجار بود.
2)چگونه انديشه ي غرب گرايي در جامعه ي ايراني زمينه ي رشد و پرورش پيدا كرد؟
بيزاري ازعوامل بازدارنده ي سنّتي كه به معناي روي گرداني ازارزش هاي اصيل وباورهاي مردمي بود.
3)وجه مشخصه ي شعر و ادب عصر بيداري را نسبت به ادبيات كهن توضيح دهيد.
از نظر كاركرد و دايره ي شمول، شعر در اين دوره عموميّت يافت و به عنوان زبان بُرنده ي نهضت در اختيار روزنامه ها و مطبوعات قرلر گرفت.
جهان شناسي شاعران دوره ي بيداري با الهام از حوادث و مقتضيات زمان شكل مي گرفت.
از نظر ساخت فنّي – يعني زبان و موسيقي – شعر عصر بيداري دو مسير مجزا و نسبتاً متفاوت را در پيش گرفتند.
تخيّل و قالب شعري در عصر بيداري بيش و كم بي تغيير باقي مانده است.
تغيير و تحوّل شعر عصر بيداري تنها به قالب و تخيّل محدود نماند بلكه از نظر محتوا و درون مايه هم پا به پاي زمان پيش رفت.
4)شعر عصر بيداري از نظر ساخت فنّي – يعني زبان و موسيقي – چه خصوصيتي دارد؟ توضيح دهيد.
گروهي مانند اديب الممالك فراهاني و محمّد تقي بهاربا آگاهي لازم كه با سنّتهاي ادبي ايران داشتند از زبان فاخر و پرصلابت گذشته كه به عروض و سنن موسيقايي شعر فارسي تكيه داشت،استفاده مي كردند و بدان سخت پاي بند بودند.گروهي ديگرمانند سيّد اشرف الدّين گيلاني ،ميرزاده ي عشقي و عارف قزويني كه با موازين ادب گذشته انس چنداني نداشتند، زبان كوچه و بازار را بر گزيدند و با صميميّتي كه در اين طريق از خود نشان دادند، از قبول عام برخوردار شدند
5)برجسته ترين درون مايه هاي شعر عصر بيداري را نام ببريد.
آزادي – قانون – وطن – تعليم و تربيت نوين – توجّه به علوم و فنون جديد – توجه به مردم .
6)درباره ي مفهوم وطن در ادبيّات عصر بيداري توضيح دهيد. وطن به معناي سرزميني كه مردماني داراي مشتركات قومي،زباني و فرهنگي در آن زندگي مي كنند ، مفهوم ديگري است كه از عصر بيداري وارد قلمرو ادبيّات فارسي شده است. در اشعار بهار و اديب الممالك كه از تاريخ و فرهنگ گزشته ي ايران آگاهي نسبتاً وسيعي داشتند، مايه هاي وطني فراواني ديده مي شود.
7)درمورد مهم ترين حوزه هاي جغرافيايي شعرو ادب عصربيداري توضيح دهيد.
بعد از تهران، بازار سياسي و مطبوعاتي تبريز از شهرهاي ديگر گرم تر بود. به دليل اينكه تبريز بر سر راه اروپا قرار داشت و تازه ترين اختار و اطلاعات كه از استانبول و كشورهاي غربي مي رسيد،ابتدا در تبريز و بعد در تهران منتشر مي شد –– تبريز به دليل مجاورت با دو كشور بزرگ عثماني و روسيه ي تزاري حسّاس بود –– تبريز مقرّ وليعهد و پايتخت دوم كشور بود و همين امر موجب مي شد كه در اين شهر جنب و جوش فكري و سياسي بيشتري پديد آيد.
نكات مهم درس دوازدهم
چند ويژگي شعر دوره ي عصر بيداري عبارتند از :
از نظر كاركرد و دايره ي شمول، شعر در اين دوره عموميّت يافت و به عنوان زبان بُرنده ي نهضت در اختيار روزنامه ها و مطبوعات قرلر گرفت.
جهان شناسي شاعران دوره ي بيداري با الهام از حوادث و مقتضيات زمان شكل مي گرفت. از نظر ساخت فنّي – يعني زبان و موسيقي – شعر عصر بيداري دو مسير مجزا و نسبتاً متفاوت را در پيش گرفتند.
تخيّل و قالب شعري در عصر بيداري بيش و كم بي تغيير باقي مانده است.
تغيير و تحوّل شعر عصر بيداري تنها به قالب و تخيّل محدود نماند بلكه از نظر محتوا و درون مايه هم پا به پاي زمان پيش رفت.
تغيير محتواي اشعار مهمترين تغييري بود كه در شعر عصر بيداري اتفاق افتاد.
(نسيم شمال) لقب سيّد اشرف الدّين گيلاني مي باشد.
مفهوم آزادي در شعر عصر بيداري تقريباً به مفهوم دموكراسي غربي نزديك مي شود و بر روي هم به اين معناست كه مردم علاوه بر اين كه از نظر فردي حقوق و آزاديهايي دارند، از نظر اجتماعي نيز مختارند سرنوشت سياسي و اقتصادي خود و سرزمين خود را معيّن كنند.
فرمان مشروطيّت در 14 جمادي الآخر (ه.ج) به امضاي مظفّر الدّين شاه رسيد .
خودآزمايي نمونه ي درس چهاردهم ص123
1)ويژگي عمده ي شعر و سبك شاعري نسيم شمال چيست؟ توضيح دهيد.
گذشته از سادگي و صميميت زباني ، مضمون و محتواي آن است.
2)درباره ي تصنيف سازي عارف و امتياز بزرگ تصنيف هاي او توضيح دهيد.
تصنيف سازي فارسي را عارف قزويني ابداع نكرده است و پيش از او هم كساني در اين قالب شعري طبع آزمايي كرده اند اما تصنيف سازي عرصه ي هنري مسلم عارف است. از اين جهت كه وي به اين نوع ادبي خاص جاني تازه بخشيد. او كه خود شاعر و موسيقي دان بود و صداي خوشي هم داشت، تصنيف را با مهارت و امتيازي بارز براي بيان مقاصد و مضامين ملّي به كار گرفت.
3)در مورد ويژگي زبان و بيان و موضوع سروده هاي ميرزاده عشقي توضيح دهيد.
شعر عشقي از لحاظ زبان و بيان، پختگي لازم را نداشت و بيش تر به سبك روزنامه اي پسند آن روزگار بود.
4)چرا در عصر بيداري، نيازهاي عامّه ي مردم بيشتر در شعر جلوه گر شد؟
بريدن شعر و ادب از خواص و طبقات مرفّه و دربار و روي آوردن آن به مردم كوچه و بازار سبب شد كه در اين عصر بيش تر از هميشه نيازها و تمايلات عامه ي مردم و طبقات محروم جامعه در شعر منعكس گردد.
5)چگونگي زندگي و مرگ فرّخي يزدي را شرح دهيد.
فرّخي به سبب شعري كه سروده بود، از مدرسه اخراج شد . ديوان سعدي و مسعود سعد سلمان همدم جواني فرّخي بودند. فرّخي در جواني سر از حزب دموكرات يزد درآورد و حاكم يزد به سبب شعري كه در ستايش آزادي سروده بود ، لب هايش را دوخت و او را به زندان انداخت. سه سال پس از امضاي مشروطه به تهران رفت و روزنامه ي طوفان را منتشر كرد و با نوشتن مقالاتي آتشين و انتقادآميز در اين روزنامه به جنگ با استبداد و بي قانوني رفت. در دوره ي هفتم مجلس مردم يزد او را به وكالت برگزيدند و فرّخي جزو جناح اقليّت مجلس با هيئت حاكمه به مبارزه پرداخت. و روزنامه ي طوفان را كه تعطيل شده بود، بار ديگر منتشر كرد اما به حكم دولت توقيف شد . فرّخي به دليل تحت فشار بودن ناگزير ايران را ترك كرد و به برلين رفت. فرّخي در سال1312به تهران بازگشت و در كنار آزادي خواهان با قرارداد 1919وثوق الدوله به مخالفت بر خواست . سرانجام فرّخي در سال1318 ش با تزريق آمپول هوا در زندان به قتل رسيد.
6)محتوا و مايه ي اصلي غزل هاي فرّخي يزدي را بنويسيد.
محتواي غزل او نه عشق و عواطف شخصي بلكه سياست و مسائل حادّ اجتماعي است.
خودآزمايي هاي نمونه ي درس پانزدهم ص131
1)در جريان بحث ميان كهنه و نو در دوره ي نو گرايي ، سنّت گرايان براي پيش گيري از يك انقلاب تهاجمي بر ضد سنّت ها چگونه عمل مي كردند؟
مي كوشيدند موضوع هاي تازه را در قالب شعر سنّتي بريزند. بدين سان، مثلاً در غزل به جاي معشوق سنّتي از مام وطن و در قصيده به جاي توصيف اسب و قاطر در وصف هواپيما و قطار سخن گفتند.
2)عنوان سعدي نو به كدام شاعر اختصاص يافت؟ چرا؟
ايرج ميرزا – به سبب سبك جديد و مردم پسندي كه به وجود آورد، عنوان سعدي نو را به خود اختصاص داد.
3)نخستين نظريه پرداز شعر نو نيمايي كه بوده و در جريان پيكار كهنه و نو در دوره ي نو گرايي چه نقشي داشت؟
تقي رفعت – او مقاله ي دنباله دار عصيان ادبي را نوشت و در چند شماره ي پياپي تجدّد منتشر كرد. سپس، بحث هاي تازه اي را در روزنامه ي تجدّد و آزاديستان، تبريز پيش كشيد و رسماً اعلام كرد كه ادبيّات گذشته ي ايران در ذهن محافظه كارا ن، همچون سدّي استوار بر سر راه تجدّد واقعي ايستاده است و ما برآنيم كه در بنيان اين سدّ رخنه كنيم.
تقي رفعت قطعه شعري سرود كه هم از لحاظ قالب و هم از نظر ديد و محتوا با شيوه ي معمول در نزد قدما تفاوت داشت و در آن قافيه بندي و تساوي مصرع ها نيز مراعات نشده بود.
4)در دوره ي نو گرايي چه كسي نخست بار اشعاري در قالب چهارپاره سرود؟اين نوع سروده چه ويژگي هايي داشت؟
خامنه اي نخستين بار اشعاري در قالب چهار پاره سرود كه از نظر زبان و ديد شاعرانه با اسلوب پيشينيان تفاوت داشت. قطعه ي كوتاه به وطن سروده ي خامنه اي از نظر قافيه بندي و شيوه ي بيان شايان توجّه است.
5)سه تن از پيشگامان شعر نو نيمايي را نام ببريد.
تقي رفعت – جعفر خامنه اي – بانو شمس كسمايي.
6)انجمن ادبي دانشكده در چه زماني و در كجا شكل گرفت و اساس فعاليّت آن چه بود؟
در نيمه ي دوم سال1294ش در تهران شكل گرفت.
هدف آنها ترويج معاني جديد در لباس شعر و نثر قديم و تعيين حدود انقلاب ادبي و لزوم احترام به آثار برجسته ي پيشينيان بود.
خودآزمايي هاي نمونه ي درس شانزدهم ص142
1)نخستين منظومه ي نيما چه نام داشت و در چه قالبي سروده شد؟
قصّه ي رنگ پريده – مثنوي.
2)نيما در آغاز نوجواني به چه شيوه اي شعر مي سرود؟
نيما در آغاز به سبك شاعران گذشته به ويژه سبك خراساني شعر مي سرود.
3)در سال 1301شمسي درچند زمينه ي ادبيات معاصر(شعر، داستان كوتاه، رمان و نمايش نامه) آثار مهمّي به وجود آمد. آن ها را ذكر كنيد.
- شعر«افسانه»سروده نيما.
- مجموعه ي داستان هاي كوتاه فارسي«يكي بود،يكي نبود»اثر جمال زاده.
- رمان«تهران مخوف»اثر مشفق كاظمي.
- نمايش نامه ي«جعفرخان از فرنگ برگشته»اثر حسن مقدّم.
4)در مورد قالب و محتواي افسانه ي نيما توضيح دهيد.
افسانه، منظومه اي بلند و موزون است كه پس از هر چهار مصراع،يك مصراع با قافيه ي آزاد آمده است. در اين شعر،دردها و تنهايي هاي شاعر كه درد و تنهايي جامعه ي او نيز هست، بازگو شده است.
5)ويژگي هاي افسانه ي نيما را بيان كنيد.
«افسانه»:نوعي تغزّل آزاد است كه درآن،سرگذشت بي دلي ها و ناكامي ها ي خود شاعر با سرنوشت جامعه و روزگار وي پيوند خورده است / در آن به واقعيّت هاي ملموس توجّه شده، ضمن آن كه شاعر به
6)شعر ققنوس از نظر شكل و بيان و درون مايه چه خصوصيتي دارد؟
همان شكل و بيان كاملا تازه ي شعر فارسي است كه هم از قيد تساوي و قافيه ي سنّتي آزاد است و هم تخيّل و شكل ارائه ي آن با آنچه در شعر گزشته ي فارسي بود ، به كلّي تفاوت دارد.
ققنوس شعري تمثيلي است كه مي توان آن را كنايه اي از سرگزشت خود شاعر دانست.
7)مقصود از اين سخن كه«نيما شعر را نوعي زيستن مي دانست»چيست؟
به اعتقاد او شاعر كسي است كه چكيده ي زمان خود باشد و بتواند ارزش ها و ملاكهاي زمان را در شعر خود منعكس سازد و به اصطلاح فرزند زمان خويشتن باشد . بر اين اساس ، نيما براي شعر زمانه ي خود نوعي محتواي اجتماعي پيشنهاد مي كند .
8)عقيده ي نيما را درباره ي وزن و قافيه در شعر بنويسيد.
شعر نيمايي دارا ي وزن است يعني او معتقد به ون است ولي از نظر قافيه او خود را ملزم به آوردن قافيه در مصراع هاي مشخص ندارد و بستگي به مطلب دارد و هر جا كه مطلب عوض شود قافيه هم عوض مي شود به همين دليل جاي قافيه مشخص نيست.
خودآزمايي هاي نمونه ي درس هفدهم ص154
1)آيا ظهور شعر نو نيمايي تزلزلي در ستون اصلي شعر سنّتي فارسي پديد آورد؟
2)دو جريان اصلي شعر سنّت گراي معاصر را از نظر محتوا، بيان كنيد.
3)تحول شعر سنّت گراي عصر نيما نسبت به عصر بيداري چگونه بود؟ علت اين تحوّل را توضيح دهيد.
4)شيوه ي تلفيقي و سبك قصايد پروين اعتصامي را شرح دهيد.
5)مضامين سروده هاي پروين اعتصامي ابتكاري است يا تقليدي؟ توضيح دهيد.
6)قطعه ي سپيدار و تبر(شاخ بي بر)را مورد بررسي قرار دهيد و درباره ي زبان و بيان و محتواي آن گفت و گو كنيد.
7)اشعار نيمايي شهريار از نظر مضمون چه ويژگي هايي دارند؟
8)چرا شهريار را شاعر شكوه روستا يا شاعر حيدربابا خوانده اند؟
خودآزمايي هاي نمونه ي درس هجدهم ص166
1)در مورد تأثيرپذيري اميري فيروز كوهي از صائب توضيح دهيد.
2)شيوه ي شاعري و سبك شعري رهي معيري را شرح دهيد.
3)شعر متاع جواني پروين از كتاب ادبيّات سال اول را با غزل نقد جواني مقايسه كنيد.
4)مراحل شعر و شاعري حميدي شيرازي را بيان كنيد.
5)سبك شعر حميدي شيرازي را توضيح دهيد.
6)درباره ي زبان و لحن و محتواي شعر قوي زيبا حميدي توضيح دهيد.
7)غزل از درد سخن گفتن را از كتاب ادبيّات(3)مورد بررسي قرار دهيد و در مورد خصوصيات ادبي و سبكي آن گفت و گو كنيد.
خودآزمايي هاي نمونه ي درس نوزدهم ص172
1)پنداشت انديشه وران قرن نوزدهم نسبت به قرن آينده چه بود و چرا محقّق نشد .
قرن آينده را قرن سعادت بشر مي پنداشتند و بسيار به آن دل بسته بودند . زيرا پس از اولين دهه ي قرن بيستم،جنگ جهاني اوّل درگرفت و ثابت كرد كه انسان با سعادت حقيقي قرن ها فاصله دارد.
2)واژه ي كليدي ادبيات قرن بيستم چيست؟
كلمه ي مدرن،جوهره و ستون فقرات هنر و ادبيّات قرن بيستم را تشكيل مي دهد.
3)بناي مكتب سوررئاليسم بر چه چيزي استوار است؟
بر اصالت وهم و رؤيا و تداعي آزاد و صورت هاي پنهان در ضمير ناخودآگاه است.
4)«شعر،بيان كتمان است».اين سخن«رولان بارت»،منتقد فرانسوي را شرح دهيد.
در تمامي مكتب هاي جديدهنري نوعي گريز از بيرون به درون مي توان يافت.آثار خود را به شيوه ي غيربازنمايي يا غير شيئي ارائه مي دادند.هنرمند نمي خواهد چيزي را بيان كند بلكه مي خواهد آن را پنهان كند.
5)علت نااميدي و يأس فلسفي انسان معاصر چيست؟
انسان له شده در زير چرخ دنده هاي فنّاوري و جنگ ، مي خواهد براي ذات خويشتن معنايي بيابد و چون نااميد مي شود، به يأس فلسفي مي رسد و دست بسته ،منتظر مرگ مي ماند.
نكات مهم درس
نوگرايي،چشم گيرترين ويژگي ادبيّات اين عصر محسوب مي شود.
وهم گرايان(سوررئاليست ها)از نظريات فرويد در روان كاوي بهره مي گرفتند و خود اغلب روان پزشك بودند.
مكتب وهم گرايي به هرنوع خواب ديدن درحالت بيداري اصالت هنري مي بخشيد.
نقاشي مشهور زرافه ي شعله ور،از آثار سالوادور دالي يكي از بهترين چهارچوب مكتب وهم گرايي را به نمايش مي گذارد.
«شعر،بيان كتمان است» گفته ي رولان بارت مي باشد.
خودآزمايي هاي نمونه ي درس بيستم ص 178
1)توصيه ي دادائيست ها به نويسندگان چه بود؟
به نويسندگان توصيه مي كردند كه روزنامه و قيچي بردارند و كلمات را از هم جدا كنند و در كيسه بريزند و تكان دهند و بعد آنها را كنار هم بگذارند.
2)واژه ي سوررئاليسم را نخست بار چه كسي و با چه هدفي به كار گرفت؟
نخستين بار گيوم آپولينر (1918 – 1880) براي ناميدن يكي از نمايش نامه هايش به كار برد. هدف آپولينر اين بود كه اثر خود را نوعي شعر خيالي و تفنني بي سابقه معرّفي كند.
3)مواد مرام نامه ي سوررئاليسم را درباره ي ادبيّات به اختصار بيان كنيد.
سوررئاليسم بيان شفاهي يا كتبي عملكرد حقيقي انديشه است.
ما با ادبيات كاري نداريم.
سوررئاليسم وسيله اي است براي آزاد سازي مطلق ذهن.
ما مصمم به ايجاد يك انقلاب هستيم.
ما واژه ي سوررئاليسم را با واژه ي انقلاب در يك رديف قرار داده ايم تا خصلت عيني و بي غرض انقلاب را نشان دهيم.
4)تفاوت دادائيسم و سوررئاليسم را بنويسيد.
دادائيست ها با هر نظامي مخالف بودند و بهترين نظام را بي نظامي مي دانستند اما سوررئاليست ها به نوعي كشف و شعود عرفاني معتقد بودند.
5)نمادگرايان(سمبوليست ها)را در فرهنگ و ادب ايراني با چه گروهي مي توان مقايسه كرد؟
با شاعران عارف : چون نماد گرايان هم مثل عارفان براي بيان اعتقادات خود از نماد و سمبل استفاده مي كردند.
6)در شعر« فانوس خيس »عناصر سوررئاليستي را نشان دهيد.
تخيل ستاره بودن انسان – ديوار تشنه ي روح – روييدن زمزمه هاي شب در رگ انسان .
خودآزمايي هاي نمونه ي درس بيست و يكم ص185
1)عناصر سازنده ي دوران مدرن يا ماقبل پست مدرن را بيان كنيد.
خرد – حقيقت – سنّت – اخلاق – تاريخ .
2)ويژگي عمده ي آثار كامو را بنويسيد.
آثار كامو بيان كننده ي توانايي شگرف او در همدردي با انسان از خود بيگانه است.
3)اصول پست مدرنيسم را بيان كنيد.
1 – انكار حقيقت و بي اعتباري سنّت و مدرنيسم.
2 – انكار واقعيّت؛ بر اساس اين مكتب،هيچ واقعيت نهاني وجود ندارد.
3 – زندگي انسان،يك وانمودگر به جاي واقعيت است؛ از اين رو غير واقعي است.
4 – پست مدرنيسم بر بي معنايي استوار است.
4)داستان پيرمرد و دريا اثر كيست و علّت توجّه نقّادان به آن چيست؟
ارنست همينگوي – زيرا در اين كتاب،پيام همينگوي اين بود كه«انسان براي شكست آفريده نشده است. او ممكن است نابود شود اما شكست نمي خورد».
كات مهم درس بيست و يكم
اسوالد اشپنگلر كتاب انحطاط غرب را در خلال جنگ جهاني اول نوشته است و در آن اعلام كرد كه تمدّن غربي و ارزش هاي مسلط آن به پايان خود نزديك مي شود.
مفهوم پُست مدرنيسم را اولين بار فدريكو دي اونيس،نويسنده ي اسپانيايي،در كتاب گزيده ي شعر خود بكار برد.
مدرنيسم در حقيقت آن شيوه اي بود كه از سنّت فراتر مي رفت.
خرد – حقيقت – سنّت – اخلاق و تاريخ عناصر سازنده ي پست مدرنيسم هستند.
خورخه لوييس بورخِس آرژانتيني – مارسل پروست فرانسوي – ساموئل بِكِت انگليسي و جيمز جويس ايرلندي از نويسندگان بزرگ مكتب پست مدرنيسم هستند.
در انتظار گودو مهمترين اثر پست مدرن بكت بود كه شهرت او را عالم گير كرد.
ارنست همينگوي از چهره هاي درخشان رمان نويسي آمريكاست.
وداع با اسلحه ، خورشيد هم چنان مي درخشد ، زنگ ها براي كه به صدا در مي آيند ، پيرمرد و دريا و برف هاي كليمانجارو از آثار ارنست همينگوي مي باشند.
شهرت و اعتبار جيمز جويس بر پايه ي چهار اثر داستاني « دوبليني ها ، تصوير هنرمند در مقام يك مرد جوان ، يوليسيز و بيداري فين گان ها» او استوار است.
تي.اس.اليوت شاعر ، منتقد و نمايش نامه نويس انگليسي مي باشد.
اثر مشهور تي.اس.اليوت منظومه ي بلند The Waste Land است كه در ايران به نام هاي سرزمين بي حاصل، خراب آباد و سرزمين هرز ترجمه شده است.
خشم و هياهو شاهكار فاكنر در رمان نويسي است.
قهرمان اصلي رمان خشم و هياهو ابلهي به نام بنجي است كه عقلش در سه سالگي مانده است.
فاكنر بزرگ ترين رمان نويس آمريكايي بين دو جنگ جهاني شناخته شده است.
جيمز جويس به دليل ضعف بينايي، بيش تر از طريق صداها، حساسيت خويش را به محيط اطرافش نشان داده است.
همينگوي در زنگ ها براي كه به صدا در مي آيند، چنين پيام ميدهد : «مرگ هر انسان جانم را مي كاهد ؛ چرا كه با تمام بشر در هم آميخته ام و بدين سان هرگز نمي پرسم كه ناقوس براي كه مي نوازد ؛ چرا كه مي دانم براي توست.
كامو در خلال جنگ دوم جهاني به گروه مقاومت فرانسه بر ضد آلمان پيوست.
دموكرات از نظر كامو « دموكرات كسي است كه اجازه بدهد مخالفش نظر خود را بگويد و مي پذرد كه به آن نظر ها فكر كند».
محاكمه – قصر و امريكا از رمان هاي عجيب و ناتمام كافكا مي باشند كه از نبوغ و توانايي كافكا حكايت مي كنند.
از آثار هرمان هسه به ترتيب محبوبيت مي توان به دِمِيان – گرگ بيابان – گرترود – نرگس و زرين دهن – سيذارتا و بازي با مهره هاي شيشه اي اشاره كرد.
خودآزمايي هاي نمونه ي درس بيست و دوم ص193
1)چرا در ميان اعراب جاهلي هنرهايي مانند معماري،مسجد سازي و نقاشي جايگاهي نداشت؟
چون عرب زندگي كوچ نشيني داشت و با مدنيّت و شهر نشيني انس نگرفته بود.
2)ويژگي هاي شعر جاهلي را بيان كنيد.
حسّي بودن محتوا و برخورد با طبيعت .
آزادي ، رهايي و بي قيد و بند بودن .
غرور و عزّت نفس .
مفاخره و مباهات نسبت به مكارم اجداد .
3)مُخضرم به چه گروهي گفته مي شد؟
يعني شاعراني كه نيمي از زندگي هنري آنان در عصر جاهلي و نيمه ي ديگر در دوره ي اسلامي سپري شده است.
4)چرا ادب دوره ي عباسي را ادب مولّد يا محدَث مي نامند؟
زيرا بيشتر شاعران و اديبان اين عصر دورگه بودند؛ يعني ، از پدر و مادري زاده شده بودند كه يكي عرب و ديگري غير عرب بود و ادبيّات زاييده ي انديشه ي آنان آميخته اي از ادب عرب و غير عرب بود. بدين ترتيب ادب عرب در عصر عبّاسي با فنون و هدف هايي مواجه شد كه پيش از آن در ميان اعراب سابقه نداشت؛ مانند : خمريّات ، زياده روي در اوصاف شهر نشيني ، رها كردن عصبيّت عربي و جز آن .
5)فضاي كلي حاكم بر شعر گذشته ي عرب چگونه بود؟
شاعر عرب هنوز بر خرابه ها زاري ميكرد و در چارچوب قالب هاي آهنين شعر مي سرود.
6)چه عواملي سبب بروز نهضت علمي و فرهنگي جديد و نوعي بازگشت ادبي در ادبيات عرب شد؟
اشغال مصر توسط ناپلئون و به دنبال آن باز شدن پاي اروپاييان به اين سرزمين و به استعمار كشيده شدن آن از سوي انگليس .
7)كلاسيك هاي نو يا مقلدان چه كساني بودند؟
شاعران عرب كه به روش قدماي خود توجه كردند و ضمن پرداختن به انسجام شعري، خويش را از بند شعر منحط عصر عثماني آزاد ساختند.
8)درباره ي شاعران بلاد مَهجَر و درون مايه ي شعري آنان توضيح دهيد.
شاعران بلاد مَهجَر از لبنان به آمريكاي شمالي و جنوبي مهاجرت كرده بودند. و درون مايه ي آن مسائلي چون دوري از وطن ، دردها و رنج هاي عميق زندگي و نوعي گرايش صوفيانه در شعر اينان ديده مي شود.
9)چه عاملي سبب شد تا مسئله ي تعهد براي نخستين باردرادبيات وهنرعرب مطرح شد.
دسته بندي هاي سياسي در مصر پس از انقلاب و مطرح كردن توده ها به عنوان قهرمانان سرنوشت ساز كشورها مسئله ي«تعهد» در ادبيات و هنر را براي اولين بار در ادب عرب مطرح ساخت .
10)ويژگي هاي شعر امروز عرب را بنويسيد.
شعري است كه صراحت دارد، خشمگين است و مدت هاست پوسته هاي سخت محافظه كاري را تركانده و از اعماق حنجره با تمام توان فرياد ميزند : «من وجدان بيدار ملت عربم».
11)در شعر عرب چه كسي را مي توان با نيما يوشيج مقايسه كرد؟
خانم نازك الملائكه.
خودآزمايي هاي نمونه درس بيست و سوم ص199
1)نخستين شعري كه در آن چهره ي ستم ديده ي آوارگان فلسطين به تصوير كشيده شده است، از كيست؟
كامل سليمان
2)شعر فلسطين از1917 تا 1948 چه ويژگي هايي داشت؟
بيانگر عواطف و واكنش اعراب فلسطيني است كه در معرض ساطه جويي اسرائيل قرار گرفته اند.
موضوع اين اشعار مسائل روز است. مثل فروش زمين به يهوديان و ماهيت رهبران فلسطيني.
اين اشعار بر گسترش مبارزه عليه حكومت صهيونيست تأكيد مي ورزد.
3)چند تن از شاعران پيشگام را كه در ايجاد شعر مقاومت نقش داشته اند، نام ببريد.
عبدالوهاب البياتي – محمد درويش – توفيق زياد .
4)مسائل مهم شعر فلسطين را به اختصار بيان كنيد.
رويدادها – سختي ها و رنج هاي مردم فلسطين است.
5)چرا سال 1967 را در ادبيات عرب بايد نقطه ي عطفي به شمار آورد؟
زيرا بعد از اين زمان بود كه مشكل فلسطين به شكل گسترده در آثار ادبي مونعكس شد.
6)در اشعار پس از 1948 فلسطين چه موضوع هايي در سطح گسترده مطرح مي شود؟
ملّي گرايي و انسان دوستي به همراه مذهب.
خودآزمايي هاي نمونه ي درس بيست و چهارم ص200
1)دو جريان اصلي دوران جديد ادبيات داستاني عرب را نام ببريد.
1 – گرايش تاريخي . 2 – گرايش اجتمائي .
2)جرجي زيدان را معرفي كنيد و چند اثر او را نام ببريد.
از نويسندگان روشن فكر عرب است كه مي كوشد با طرح مباحث تاريخي و اجتماعي عرب الگوهاي اخلاقي را ارائه دهد و مردم را به مبارزه با فساد دعوت نمايد . او تاريخ اسلام را به شكل داستان بيان مي كند.
از آثار او : 1 – ابومسلم خراساني 2 – دوشيزه ي قريش 3 – فاجعه ي رمضان 4 – سلاح الدين عيوبي 5 – زيباي كربلا .
3)در مورد درون مايه ي قصه هاي عرب توضيح دهيد.
بازگشت به خويشتن – ارائه ي واقعي جهان عرب – رويارويي با سنت ها – طرح مسائل آشقانه و عرفان سطحي – انعكاس زندگي مردم عادي .
4)يكي ازنخستين نويسندگان داستان كوتاه درمصر را نام ببريد ودوضعف عمده ي آثار او را بنويسيد.
مصطفي لطفي المنفلوطي – دو نكته ي ضعف آثار او : 1 – ضعف در طرح بيان و بكارگيري زبان . 2 – ضعف فرهنگي به دليل ناآگاهي از علوم مشرق زمين .
5)درون مايه ي بيشتر قصّه هاي منفلوطي را بيان كنيد.
غم و مشكلات مردم پايين دست جامعه.
6)جبران خليل جبران در آثارش،چه دوره هايي را از جهت انديشه از سر گذرانده است؟
سه دوره : 1 – چهره ي لبناني كه عليه بي عدالتي قيام مي كند . 2 –دوره ي چنين گفت : زرتشت كه با تمام توان در برابر هستي مي ايستم . 3 – مرحله ي مصطفي كه فلسفه را رها مي كند و به آرامش مي رسد .
7)كدام رمان نويس عرب جايزه ي نوبل ادبي را دريافت كرد؟آن چه درباره ي او مي دانيد،بنويسيد.
نجيب محفوظ – او به جاي شكل توصيفي داستان ها تلاش مي كند مشكلات فكري را حل كند و جدال ميان علم – دين – واقعيت و شعار را روشن كند . آثار او منعكس كننده ي جامعه ي مصر از زمان شكوه و قدرت تا شكست اعراب است.
8)مهم ترين تفاوت شيوه ي داستاني نجيب محفوظ و يوسف ادريس را بيان كنيد.
يوسف ادريس ذوق و انديشه ي خود را با استفاده از افكار فلسفي به كار مي برد و در برابر تنهايي و دلتنگي انسان به پا مي خيزد او سعي مي كند مفاسد اجتماعي و انساني را با خنده – اشك – اميد و آرزو بيان كند در حالي كه نجيب محفوظ به شكل توصيفي در داستان ها مي خواهد جدال بين علم – دين و واقعيت و شعار را نمايان كند و خشونت به خرج نمي دهد.
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم آبان ۱۳۹۴ ساعت 23:22 توسط مصطفی قدمی
|