دل نوشته رمضان
مولود خانه خدا، محبوب خدا، به سوی خانه خدا قدم برمیدارد.
دیوارها، دستان ترکخوردهشان را بالا آوردهاند تا در هیاهوی رفتن او، تلاشی برای ماندنش کرده باشند.
دیوارها، دستان ترکخوردهشان را بالا آوردهاند تا در هیاهوی رفتن او، تلاشی برای ماندنش کرده باشند.
کوچههای آشنای کوفه، اشک میریزند. مناجات عاشقانه مولا، ریسههای نورانی این کوچههای تاریک بود و قدمهای مهربانش، فرش باشکوه خاک. شبهای کوفه، حجله حجله از آفتاب حضور او نورانی میشد؛ وقتی انبان سخاوت بر دوش، دستان نیاز را سیراب میکرد. کوفه، دردهایش را بر شانه این مرد سبک میکرد و تنهاییهایش را با حضور او مأنوس بود.
کوفه، بر قامت مولا ایستاده بود؛ بیآنکه یکبار از خود بپرسد این کیست که مرا اینچنین تاب آورده است؟!
این کیست که ناله یتیمان مرا پاسخ داده و نگذاشته هیچ تهیدستی بیپناه بماند؟!
کیست که از فانوسهای روشن هدایتش، شهر روشن شده است و خطبه های آسمانیاش، بهشت را بشارت میدهد؟
مرد میآید؛ تنها و استوار، خود، تنها سایهسار وسعت خویش است.
او نیامده بود که بماند. پرندهترینِ نسل آدم بود. چگونه میتوانست در اسارت خاک بماند؟
زهرآلودهترین شمشیر، به دستان شقیترین انسان، انتظار او را میکشید، انتظار حیدر خیبرشکن را.
باید برود؛ پس ضربت شمشیر را مرهم زخمهایش میداند؛ اگرچه هیچکس نتواند بفهمد معنای لبخند مولا در خضاب خون سرش و سرودن «فزت برب الکعبه» را.
ای مولای به خون خفته! دل های ما را بیدار کن. جام گوارای ولایت را از ما دریغ مدار. باغستان دیده ها و سینه های ما، از طراوت گلِ یاد و نام تو معطّر است. پس در سوگ خویش، دستی به تسلّا بر سر دل های ما بکش
علی
علیه السلام از دیدگاه ابن ابی
حدید
ابن ابی حدید،
شارح بزرگ نهج البلاغه و از متفکران
برجسته جهان اسلام می نویسد:
«امتیازات علی علیه السلام از لحاظ
عظمت و جلال و شهرت در آن حدّ اعلاست که
شرح کردن و بحث و تفصیل دادن آن ها ناروا
و بیهوده است... من چه بگویم در حق مردی که
دشمنانش نتوانستند عظمت ها و فضایل او
را منکر شوند و همه آنان به برتری شخصیت
او اعتراف کردند...؟ من چه بگویم درباره
مردی که همه فضیلت ها به او منتهی می شود
و هر مکتب و هر گروهی خود را منتسب به او
می سازد. آری، او رئیس همه فضیلت ها
است».
در زلال
کلمات مولایمان علی علیه
السلام
با مردم به
گونه ای معاشرت کنید که اگر مُردید، بر
شما بگریند و اگر زنده بودید، با شما
دوستی کنند.
چون سرآغاز
نعمت به شما رسد، با کم سپاسی دنباله آن
را نَبُرید.
کوتاهی سخن،
نشانه کمال خَرد است.
نفَس های آدمی،
گام های او به سوی مرگ است.
خودپسندی،
مانع افزایش علم و نعمت می شود.
هر که در مقابل
حق بایستد، هلاک شود.
آدم شکیبا، هر
چند سختی و گرفتاری اش به طول انجامد،
سرانجام پیروز خواهد شد.
سخت ترین
گناهان، گناهی است که گناه کار آن را
ناچیز و آسان شمرد.
از جمله
چیزهایی که گناهان بزرگ را محو می کند،
یاری کردن مظلوم و شاد نمودن اندوهناک
است.
سلامت بدن، از
کمی حسد است.
در کران بی
انتهای وصایای علی علیه
السلام
به شما سفارش
می کنم که دنیا را مخواهید، هر چند به
دنبال شما بیاید و به چیزی از این دنیای
گذرا که از شما کناره جسته است، افسوس
مخورید.
شما دو فرزندم
[حسن و حسین] و همه خاندان و فرزندانم و
هر کس را که این وصیت من بدو رسد، با
تقوای از خدا و سامان بخشیدن به کارها
سفرش می کنم.
درباره یتیمان
از خدا بترسید. مبادا که گرسنه بمانند و
در جمع و جامعه شما تباه شوند. من از
پیامبر خدا شنیدم که فرمود: اگر کسی
یتیمی را تا آن جا که بی نیاز شود
سرپرستی کند، خداوند به پاداش این کار،
بهشت را بر او واجب می کند؛ چنان چه اگر
کسی مال یتیم را بخورد خداوند - سوختن در
- آتش را بر او واجب می فرماید.
حرمت قرآن را
پاس بدارید. مراقب باشید مبادا کسی در
عمل به آن بر شما سبقت بگیرد.
شما را درباره
همسایگانتان سفارش می کنم؛ زیرا پیامبر
درباره ایشان سفارش فرموده است و آن قدر
آن جناب درباره آن ها سفارش می فرمود که
ما پنداشتیم همسایه را از همسایه ارث
خواهد داد.
شما را درباره
نیازمندان و درماندگان سفارش می کنم.
ایشان را هم در زندگی و آسایش خویش شریک
گردانید.
خدا را، خدا
را، درباره جهاد در راه خدا به مال
هایتان و جان هایتان و زبان هاتان، بر
شما باد به یکدیگر پیوستن و به بخشیدن.
مبادا از هم روی بگردانید و پیوند را
بگسلانید.
تو را سفارش می
کنم به ترس از خدا و پیوسته در فرمان او
بودن و دلت را به یاد او آبادان نمودن و
به ریسمان و اطاعتش چنگ زدن؛ و کدام رشته
استوارتر از اطاعت خدا میان تو و
اوست؟
تبیان